راهپیمایی بزرگ دیگری در روز سیزده آبان 57 انجام شد که پس از هفده شهریور، روز ملی بزرگ دیگری به شمار میآمد، جوانان در آن روز به راستی حماسه آفریدند. در پی اعتراض گروهی از دانشجویان و در پی تعطیل شدن موسسات آموزشی مقابل دانشگاه تهران، اجتماع بزرگی را برپا کردند. در آن روز حکومت باز فاجعه آفرید، در واقع رژیم
دست به کمسابقهترین و بیرحمانهترین و گستردهترین کشتار در دانشگاه تهران زد. گفتنی است که تا پیش از این رخداد رادیو و تلویزیون نسبت به اخبار و حوادث جاری در کشور هیچ گونه واکنشی نشان نمیداد. اما آن روز برای نخستین بار در اخبار شبانگاهی سیزدهم آبان، کشتار دانشگاه تهران در رسانه ملی منعکس شد! این کشتار وحشیانه سبب تشدید مبارزه و اعتراض نظرگیر فرهنگیان نسبت به حکومت شاه و عمال او شد، در حقیقت هرچه حکومت پیشتر میرفت، به زیان خود میکوشید.
آن روز نقطه پایان دولت شریف امامی بود، او که در آغاز تشکیل دولت خود، واقعه هفدهم شهریور را پدید آورد، با کشتار سیزدهم آبان پروندهاش مختومه اعلام گشته و از کار برکنار شد. ارتشبد ازهاری به جای او نشست. از این پس حضرت آیت الله خمینی هوشیارانه مردم را آگاه میکردند، ایشان به بیان این واقعیت پرداختند و هشدار دادند که دولت مهرهها را تغییر میدهد و این نوعی خدعه و نیرنگ است؛ شاه امالفساد است و باید برود. به دنبال این اعلامیه رسا، ملت بیشتر به صحنه آمده و فریاد زدند: «شاید باید برود»، «ما شاه نمیخواهیم، نخستوزیر عوض شده!»
سپس اعلامیه دیگری از آیت الله خمینی به دستمان رسید، که در آن ادامه اعتصاب شرکت نفت خواسته و گفته شده بود که از طریق وجوهات، به کارگران و کارمندان در حال اعتصاب شرکت نفت کمک شود. در این حرکت موثر، روحانیون نقش به سزایی ایفا کردند، حالا دیگر تمام کشور یکسر در حال التهاب و شورش و اعتصاب بود، رهنمودها و پیامهای حضرت آیت الله خمینی نیز یکی پس از دیگری به دستمان رسیده و همه جا پخش شد.
آن روزها هر شهری به سهم خویش یک گونه راهپیمایی بر ضد حکومت داشت. بیگمان در آن ایام هیچ شهری در ایران نبود، که راهپیمایی اعتراض آمیز بر ضد رژیم پهلوی نداشته و فریاد «مرگ بر شاه» و شعار «درود بر خمینی» در خیابانهای آن گوش نرسد، روزهای شگفتانگیزی بود. سی و پنج میلیون ایرانی، همه در حرکت
متحد بودند. شمار اندکی فریب خورده در برابر تبلیغات مطبوعات وابسته، و رادیو و تلویزیون حکومت به جای مانده بودند که هنوز به آن دریای خروشان نپیوسته بودند. کشتار همچنان در شهرها ادامه داشت، روحانیت مبارز اعلامیه صادر میکرد، یکی از این اعلامیهها، در ارتباط با کشتار مردم قزوین، مشهد، و یزد و دیگر شهرهای ایران بود.
ناگفته نماند که پس از تنظیم اعلامیه در جامعه روحانیت مبارز، در منزل آقای کروبی، آن را تکثیر کرده و با برنامهریزی ایشان پخش شد.