یکی از رخدادهایی که در همان دوران رخ داد، درگذشت سید ابوالعلی ـ فرزند بزرگ علامه سید محمد باقر درچهای استاد آیت الله بروجردی ـ بود. در ارتباط با فوت سید ابوالعلی ـ که در حقیقت دایی من بود ـ آیت الله سبزواری و آیت الله میلانی به آیت الله بروجردی تلگراف تسلیتی فرستاده بودند. آیت الله بروجردی نیز از این جهت که سید ابوالعلی فرزند استاد او بوده، به پاس احترام استادزاده، دستور برقراری مجالس ختم برای ایشان دادند. در این مجالس ختم، من و دیگر برادرانم صاحب عزا بوده و در حیاط مدرسه فیضیهاستقبال از شرکت کنندگان به عهده ما بود.
واعظ دانشمند آقای سید مرتضی برقعی بود که از تاریخدانان اهل سخن به شمار میرفت و بارها مورد تحسین آیت الله بروجردی قرار گرفته بود. وی در مجلس ختمی که به مناسبت درگذشت فرزند ارشد علامه ـ آیت الله سید ابوالعلی درچهای ـ در مدرسه فیضیه قم و از سوی مرجع عصر آقای بروجردی برپا شده بود، به منبر رفت. ایشان در سخنرانی خود به تفصیل در عظمت فقه و فقاهت شیعه و حوزههای علمیه سخن گفته و از شخصیت علمی آقای بروجردی بحثی به میان آورد، و آن گاه وی نتیجهگیری کرد که آقای بروجردی همه این عظمت را از استاد بزرگش علامه فقیه سید محمد باقر درچهای دارد.
او گفت: «امروزه اگر حوزههای علمیه و جهان تشیع در جهت تالیف و تصنیف کتب گوناگون رونق ویژه دارد، از برکات آقای بروجردی و مرهون تلاشهای پیگیر و برنامهریزیهای مدبرانه و زعامت اوست. و از طرفی باید گفت که آقای بروجردی و دهها عالم بزرگ دیگر همه دست پرورده علامه درچهای هستند» آقای برقعی سپس افزود: «باید به حق اذعان داشت و قبول کرد، که این همه آوازه، در حقیقت از درچهای
است؛ همچنان که مرجع ما آیت الله بروجردی، بارها در حوزه درس خود و یا در جلسات خصوصی به استادشان سید محمد باقر درچهای افتخار کرده و او را به بزرگی یاد کردهاند».
آقای برقعی پس از شرح مبسوطی درباره شخصیت علمی و عملیِ علامه درچهای، و کمنظیر بودن او در میان فقیهان و مراجع شیعه چنین ادامه داد: «شما آقایان ببینید عظمت و قدر استاد چه قدر بالاست، که آقای بروجردی به احترام استادش و به خاطر درگذشت فرزند او در خراسان، این چنین تجلیل کرده و دو روز متوالی در این مرکز علم و دانش و در این حوزه امام صادق علیه السلام ـ که آوازهاش جهانی است ـ مجلس ختم برپا میکند. از طرفی به نزدیکان خود دستور میدهد که از طرف ایشان به عنوان صاحب عزا به فضلا، مدرسین، طلاب و مردم خوش آمد بگویند. با این وصف، ما و شما باید نسبت به ساحت استاد، تا زندهایم اگر چه فرزند فرزند او باشد، این گونه قدردان و نمکشناس باشیم».
آقای برقعی سپس به حدیث نبوی «مَن سَنَّ سنةً حسنةً فله اجر مَن عَمِلَ بها الی یوم القیامة...» استناد کرده و گفت: «با قاطعیت باید گفت که امروز تمام جنب و جوش حوزه علمیه قم، تاسیس مراکز علمی عبادی و حوزههای علمیه سایر شهرهای ایران، و فعالیتهای دینی در دنیای شیعه، و حتی تاسیس مراکز اسلامی در کشورهای غیر اسلامی و تعیین کرسی فقه جعفری در مرکز اسلامی اهل سنت با اراده و تلاشهای آیت الله بروجردی بوده است. بنا به گفته خود ایشان این همه مرهون استاد ما، استاد بزرگ ما، یعنی علامه فقیه سید محمد باقر درچهای است. همه این تلاشهایی که برای پیشبرد اسلام انجام میگیرد، باید به حساب علامه درچهای گذاشت».
از جمله شرکت کنندگان در این مراسم، آیت الله منتظری بود، ایشان در آن دوران از اساتید بزرگ حوزه و نیز مورد توجه حضرت آیت الله بروجردی بود، بعد از آن که مجالس ختم به پایان رسید، آیت الله منتظری به ما چنین پیشنهاد کردند: سزاوار است به خاطر ختمی که آیت الله بروجردی گذاشته، از ایشان تقدیر و تشکر کنید، از این رو
برادر بزرگترم از ایشان خواست تا خودشان ترتیب ملاقات را بدهند. آقای منتظری فرمودند که مانعی ندارد و همین الان به حضور آیت الله بروجردی مشرف شویم، چرا که من هم خودم را صاحب عزا و سهیم میدانم. سرانجام به اتفاق ایشان راهی منزل آیت الله بروجردی شدیم. ما سه برادر: سید حسین، سید باقر، سید تقی، و همچنین آقای سید باقر مجیدی موسوی ـ که دوست و همشهری ما بود ـ در معیت آیت الله منتظری وارد اتاق مخصوص آیت الله بروجردی در اندرونی شده و دست آقا را بوسیده و نشستیم. آنگاه آیت الله منتظری یکایک ما را معرفی کرده و چنین گفتند: آقایان برای عرض تشکر خدمت حضرت عالی رسیدهاند.
آیت الله بروجردی پس از مکث کوتاهی، چنین فرمودند: آیت الله درچهای خیلی به گردن من حق دارند و من مدیون ایشان هستم، چرا که هرچه دارم از آن بزرگوار است. ایشان در بین فقهای شیعه، فقیهی کمنظیر بود. وقتی من در محضر آیت الله درچهای در اصفهان درسم را تمام شده دیدم، برای ادامه تحصیل به نجف اشرف رفتم، اما چون مدتی در محضر اساتید نجف ماندم، فهمیدم که با بودن آیت الله درچهای در اصفهان هیچ نیازی به نجف رفتن نبوده است. ایشان همه آنچه از فقه، اصول، رجال و درایه و حدیث و فضائل اخلاقی که علمای نجف باید به من یاد بدهند، یاد داده بود. آیت الله بروجردی پس از بیان شمهای از فضایل اخلاقی آیت الله درچهای، از حال فرزندان و نوادگان ایشان جویا شدند و آنگاه ما محضر آن رادمرد اسلامی را ترک کردیم. آیت الله بروجردی در آن روز به وسیله آیت الله منتظری ما را مورد تفقد قرار دادند و مبلغ قابل توجهی به ما کمک مالی کردند.