طلاب در اعتراض به دستگیری آقایان یاد شده، و همچنین آقای اشراقی، نامهای مفصل با امضای مبارزان قم منتشر کردند. این حرکت هم اعتراضی نسبت به عملکرد حکومت به شمار میآمد، و هم اذهان مردم را در جریان رخدادهای اخیر قرار میداد. در واقع آنان پیوسته مترصد فرصتی بودند، که به بهانه مجلسی، پرده از رفتار وحشیانه حکومت بردارند. این فرصت در سالگرد شهادت آقای سید کاظم قرشی، یعنی هشتم تیرماه 45 پیش آمد.
در سالگرد ایشان مجلس ختمی به کمک برخی دوستان اهل مبارزه ترتیب دادیم. در غیاب آقای ربانی و آقای منتظری، برنامهریزیها، به کمک آقایان: حاج سید احمد امامی، و حاج آقاحسین خادمی صورت میگرفت. حاج آقا احمد امامی در برگزاری نقش مهمی داشت. او توصیه داشت، اگر توانستید برای مجلس ختم، اعلامیه هم چاپ کنید. از این رو من همراه چند تن از دوستان، به منزل آیتالله حاج آقا حسین خادمی، از بزرگترین عالمان اصفهان ـ که در بین روحانیون آن روز، نسبت به آیتالله خمینی
ارادت داشته و در هر مقطعی بنا به صلاحدید خودشان یاور مبارزان بود ـ رفتیم. به ایشان گفتیم که به مناسبت سالگرد شهادت آقای سید کاظم قرشی، در صدد چاپ اعلامیهای با امضای شما هستیم. ایشان قبول کرد، و بعد برای تجدید وضو بیرون رفت. آنگاه که به اتاق برگشت، گفت: اگر استخاره خوب بیاید، قبول خواهد کرد. متاسفانه استخاره ایشان بد آمد.
ناچار از ایشان اجازه خواستیم، که در اعلامیه قید کنیم؛ که آن مجلس با حضور ایشان برگزار میشود. به دلیل هجومهای احتمالی ساواک به مجلس سالگرد مرحوم قرشی، این کار ضرورت داشت. آیتالله خادمی با بزرگواری پذیرفتند و گفتند: «ایرادی ندارد». ایشان اول مجلس به عنوان صاحب عزا تشریف آوردند. ما نوار قرآن آقای قرشی را ـ که با صدای خود ایشان بود ـ در آن مجلس گذاشته و بهرهبرداری بسیار خوبی کردیم.
به هر حال همان طور که گفتم، طلاب و فضلای انقلابی و شاگردان مکتب حضرت امام، پس از تبعید آن بزرگوار به ترکیه، اگرچه در اقلیت و مظلومیت بودند، اما هرگز از پای ننشستند، و از هر فرصتی در جهت ترویج فرهنگ امام و انقلاب استفاده کردند.