دولت موقت تشکیل شده بود و محمد منتظری خبر آورد که دولت
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 52 موقت در صدد تشکیل یک گارد انقلابی است. اگر این گارد توسط آنها شکل بگیرد می تواند خطری برای انقلاب باشد، آنان تفکراتشان لیبرالیستی است و می توانند کار دست ما بدهند. محمد منتظری تلا ش و پیگیری کرد و اداره گذرنامه فعلی را در شهرآرا در دست گرفت و از من و چند تن از دوستان دیگر ( بچه های فجر اسلام، طلبه های فیضیه که با هم زندانی بودیم) دعوت کرد و تشکیلاتی تحت عنوان «پاسا» پاسداران انقلاب اسلامی) را تشکیل داد. قسمتی در جمشیدیه شکل گرفت، قسمتی دیگر را بچه های مجاهدین انقلاب تشکیل دادند. در نهایت در اردیبهشت 1358 با ادغام همه ی مجموعه ها سپاه به شکل رسمی شکل گرفت. در حقیقت می توان گفت که اینها گاردهای مسلحانه انقلاب بودند که تفکرات اسلامی داشتند؛ مثلا آقای سید محمد غرضی و آیت الله موسوی اردبیلی هر کدام گروههایی را که از قبل در اختیار داشتند جمع کردند ... و گروه هایی چون مهدویون همه با هم جمع شدند و مجاهدین انقلاب اسلا می را تشکیل دادند. جمعی از آنها در پادگان جمشیدیه بودند که آقای غرضی و آقای موسوی اردبیلی آنها را مستقر کردند. آنها به عنوان گارد انقلا ب بودند که محمد منتظری عنوان «پاسا» رویشان گذاشته بود.
بعدها، ابوشریف - از حزب الله - در پادگان ولی عصر(عج) تشکیلاتی راه انداخت که همه آنها به سپاه پیوستند. بچه های فجر اسلام، کنگرلو، ترکان ( اصغر ترکان) و برادرانش همه آمدند و در حقیقت بخش مسلحانه آن تشکیلا ت را راه اندازی کردند. ما هم بخش عقیدتی - سیاسی آن را راه اندازی کردیم. آن ایام بحث ما این بود که باید بچه ها را با فکر و بینش اسلامی تربیت کنیم. صِرفِ آموزش نظامی ممکن است
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 53 بعدها خطرناک شود. آنان باید بینش اسلامی داشته باشند تا بتوانند از مکتب استفاده کنند.
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 54