یادم هست یکی از بچه ها را که دارای تفکر چپ بود، در مشهد دستگیر کرده و به آنجا آوردند. دو - سه روزی در سلول ما بود، خودش را هم به آن راه زده بود که من مبارز نیستم. به او گفتند: "عضو چه گروهی هستی؟" گفت: " عضو گروه رستاخیز." زدند توی سرش که بابا رستاخیز که مال خود ماست. تو عضو چه گروهی غیر از آن هستی؟ دوباره گفته بود: "عضو رستاخیز هستم." می گفتند:" طرفدار چه کسی هستی؟" می گفت: "طرفدار شاه هستم." می گفتند: "ما خودمان می دانیم که طرفدار شاه هستیم. تو طرفدار چه کسانی هستی؟" او بچه کارگری بود که خیلی هم کتک خورد. این گونه افراد روحیه شان را در زندان حفظ می کردند.
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 131