به همراه بقیه بچه ها از زندان قزل حصار به قصر منتقل شدیم. حدود 260-250 نفر هم آنجا بودند. در زندان قصر زندگی بچه های مذهبی و غیرمذهبی جدا بود. یک ماه گذشت تا اینکه یک روز لیستی آوردند و اسم 210 نفر را خواندند که از زندان آزاد می شدند. آخرین اسمی که خوانده شد من بودم. وقتی از زندان خارج شدم، عده زیادی را دیدم که مقابل زندان تجمع کرده بودند. فردای آن روز درِ زندانها باز شد و مردم با دسته گل به استقبال زندانیان رفتند. که البته تاریخ آن را به خاطر ندارم. فقط یادم هست که دی 57 بود و به نظرم پس از یکی - دو هفته انقلاب به پیروزی رسید.
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 195