مدارس تعطیل شده بود و دامنه تظاهرات به دانشگاهها و مدارس کشیده شده بود و اگر تظاهراتی در محله ما برگزار می شد، اعلام می کردند که مثلا فردا ساعت 8 صبح میدان شهدا، فردا مردم جمع می شدند. دانش آموزان هم می آمدند و تظاهراتی جدید برپا می شد، درگیری می شد و چند نفری شهید می شدند و مردم به بهشت زهرا می رفتند.
عده ای از بچه ها توسط چند نفر از سربازهای شاه کتک خورده بودند. بعد از برقراری حکومت نظامی، ازهاری سخنرانی کرد و گفت: اینها نوار است که از روی پشت بام ها پخش می شود. فردا صبح مردم تظاهرات به راه انداختند و شعار دادند: «ازهاری بیچاره، گوساله 60 ساله، باز هم بگو نواره، نوار که پا نداره» و یا می گفت: این مردم توی جوی آب مرکورکرم ریختند و این خون نیست.
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 94