کارتر در سفری به ایران اعلا م کرد زندانی ها را بیرون بریزند و فضاسازی نکنند. عده ای رفتند و نامه های عفو نوشتند تا از زندان آزاد شوند. رژیم سعی می کرد از این قضیه استفاده کند. به عده ای اعلام کرد: هر کس می خواهد بیرون برود یک نامه عفو بنویسد ما او را آزاد می کنیم. عده ای به یک سالن بزرگ رفتند و نامه هایشان را نوشتند. آنها اولین گروه بودند و از گروه شان فیلمبرداری هم کردند. خیلی ها می گفتند: ما نه به کارتر اعتقاد داریم، نه به اینها. ما زندانی خودمان را می کشیم، راحت تر هستیم. رژیم به این افراد اعلام کرد که آقا با شما کاری نداریم، بیایید بروید بیرون. کسانی که دیرتر از همه از زندان بیرون آمدند و در واقع به زور بیرون شدند، کسانی بودند که می گفتند ما نه به کارتر اعتقاد داریم نه به عفو شما؛ ولی بالاخره تا سال 1357 زندان را خالی کردند. دی 57 آخرین نفرات بیرون آمدند. من آبان آزاد شدم. آن روزها همه ساک به دست منتظر آزادی بودند که عوامل رژیم اعلام می کردند: بیست نفر بیایند بروند.
کتابخاطرات مبارزه و زندانصفحه 158