امام از غیبت خوششان نمیآمد. نزدیکان امام میگفتند ایشان هیچگاه در
مجلسی که در آن از کسی غیبت میشد نمینشست و اگر چنین جوی هم پیش میآمد از آن مجلس خارج میشد. یک روز که همسر مکرمه امام در مورد خانم خدمتکاری که در کارهای خانه به او کمک میکرد با امام صحبت نمود و از کار و فهم و شعورش اظهار رضایت کرد. تا به امام گفت: این ننه فلانی خیلی خوب است و من از کار او رضایت دارم. امام به او فرمودند: غیبت نکنید. خانم امام پرسید: این کجایش غیبت است؟ امام به خانم گفت: شما عملاً دارید کار او را با کار خدمتکار دیگری مقایسه میکنید وقتی میگویی این خدمتکار خوبی است یعنی غیرمستقیم میخواهید بگویید که کار آن یکی مثل این یکی خوب نیست و این غیبت است و چون آن خدمتکار در اینجا حاضر نیست پس این غیبت است. امام تا این حد رعایت احکام شرعی را میکردند.