در این مدت نه سال سعی کردم هرگز فریب کسی را نخورم و به وعدهای دلخوش نباشم و خدا کمک کرد تا به رغم نیازهایی که در زندگی شخصی داشتم از کسی درخواستی نداشته باشم. اطراف ما پر بود از مسئولینی که مرتب به دیدار امام میآمدند و هر نوع امکانات هم در دستشان بود و کافی بود درخواستی به آنها بدهیم تا کالاهای اساسی مورد نیازمان از جمله یخچال، تلویزیون و اتومبیل و حتی زمین و خانه را به ما واگذار کنند.
در طول این هشت سال باامام بودن، به جز چند قرآن که برای امضا به امام دادم که امضا نمودند و دادن سه عدد عکس برای امضا به امام و سه بار دستبوسی به همراه پدر و مادرم -که با مساعدت آیتالله حسن صانعی که از مسئولین بلندپایه دفتر امام بودند انجام گرفت - امتیاز دیگری نصیب من نشد.