حال این سوال مهم مطرح است که چرا ما ناچار بودیم با این قاطعیت به بازرسی بدنی مسئولین رده بالای کشور و حتی شخصیتهای خارجی بپردازیم و این کار در چنین سطوح بالایی چه ضرورتی داشت؟
پس از آنکه انقلاب شکوهمند اسلامی با وحدت کلمه و با رهبری پیامبرگونه حضرت امام به پیروزی رسید گروهها و گروهکهای مخالفی نظیر سازمان منافقین خلق و چریکهای فدایی که این نهضت را از آن خود میخواستند، تلاش میکردند حکومت دلخواهشان بر سر کار بیاید و هر کاری را که در جهت تحقق اهدافشان از دستشان بر میآمد، انجام میدادند.
از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی با 8/99 رای مثبت مردم در کشور تشکیل شده بود و امام هم در راس و رهبری آن قرار داشت. یکی از برنامههایی که طیف ضد انقلاب به ویژه سازمان منافقین در دستور کار خود قرار داشتند و به هر قیمت ممکن به دنبال تحقق آن بودند ترور و به شهادت رساندن حضرت امام بود. تصور آنها این بود که با شهادت
حضرت امام، انقلاب اسلامی هم از بین میرود. آنها در این جهت برنامههایی داشتند که به لطف الهی و تیزهوشی پاسداران بیت در اجرای آن ناکام ماندند. اینگونه مسائل باعث میشد ما با شدت و دقت هر چه تمامتر و البته با حفظ حرمت افراد به بازرسی بدنی آنها بپردازیم و همه شماتتها و ملامتها را به خاطر امام به جان پذیرا باشیم و دم بر نیاوریم و از برخوردهایی که با ما میشد گله و شکایتی از کسی نداشته باشیم.