به امید خدا شلیک انجام و گلوله دقیقا به نفربر دشمن اصابت کرد و آن را به آتش کشید. عراقیهااز ترس نیروهای خود را جمع و جور کرده و با همان شلیک گلوله، فرار را بر قرار ترجیح دادند. بعد از این عملیات نه با عقب تماس داشتیم و نه غذایی و نه آبی به ما رسید. چند نفر از ما که توانسته بودند از کنار رود کارون خود رااز محاصره دشمن خارج نمایند و به عقب بروند، وضعیت رااطلاع دادند و برای ماآب و غذاآوردند. آن روز برای ما یک روز بهیاد ماندنی بود. خدا را در همه جا حاضر میدیدیم چون همانند باران گلوله بر سر ما میبارید ولی کسی از ما آسیب ندید. همه لطف خدا بود. روز بعد چون با شلیک آن گلوله، محل ما برای عراقیها لو رفته بود، فرماندهان، نیروی بیشتری به آنجااعزام کردند و خط شیر یک محور جدی در جبهه جنوب شد و برای همیشه در تاریخ جنگ ماندگار ماند.