در موشکبارانها و بمببارانهای هوایی عراق در تهران نزدیکترین جایی که موشک عجیبی به زمین اصابت کرد در جلوی کاخ نیاوران و میدان نیاوران بود که فاصله چندانی با ما نداشت. در این زمان خبر یافتیم حضرت امام وقتی صدای هواپیماها را شنیده بودند به حیاط منزل آمده و با آرامش خاصی به آسمان نگاه میکردند. وقتی به معظمٌله پیشنهاد شد اجازه بدهند برای حفظ جانشان پناهگاهی در منزلشان ساخته شود فرمودند: شما بروید و برای امنیت مردم تهران فکری بکنید. برای ملاقاتیها، مدارس، عموم مردم، در محلههای پر تجمع فکر کنید من هم مثل همه مردم.
در زمان نخستوزیری جناب آقای مهندس میرحسین موسوی شبانه جلسهای برقرار و در این زمینه تقسیم کار شد. جناب آقای مهندس بور بور پذیرفت برای مدارس جنوب تهران پناهگاه بسازد که بودجه آن هم از طریق جهاد سازندگی و مردم تأمین شود برای جماران هم تصمیماتی گرفته شد و دستوراتی صادر گردید و بنده را مسئول پیگیری ساخت و ساز پناهگاه کردند. در دو مدرسه و یک پارک با کمک ارتش جمهوری اسلامی و وزارت دفاع از دیوارهای بتنی پیشساخته برای ساخت پناهگاه استفاده کردیم. برای رهگذران و دو مدرسه میدان جماران دیوار آجری با سقف بتنی به وسیله لودر زیر زمین طراحی شد جالب این که هیچوقت مردم به این پناهگاهها اعتنایی نکرده و به داخل آنها نرفتند. تا جایی که اطلاع دارم، امام عزیز هم، هیچوقت از پناهگاهی که برایشان ساخته شد، استفاده نکردند.