از آن روز که خبر توطئه انتقال مصالح را به آن ساختمان متوجه شدیم طی جلسات مختلفی برنامهریزی کردیم و تصمیم گرفتیم که میبایست:
1. باید بر مساله آوردن مصالح ساختمانی در دایره یک، نظارت کافی داشته باشیم و هر گونه ساخت و ساز و تعمیرات ساختمانها باید زیر نظر سپاه انجام شود.
2. داخل کیسههای برنج، روغن، میوه و.... به دقت بازرسی شود.
3. آرد نانواییها کنترل گردد و سعی شود از مکانهای شناخته شده آرد تهیه گردد.
4. برای جلوگیری از هر پیشامد، سپاه کپسولهای گاز خانگی را بین مردم تقسیم کند و به در منازلشان برساند.
5. گازوئیل و نفت مورد نیاز منازل را از مبدا تا مقصد نظارت کنیم.
6. رفت و آمد اشخاص و خودروها کنترل شود و مجوز تردد برای اهالی و خودروهای آنها صادر شود.
7. سپاه صلاحیت افرادی را که میخواهند جماران را به عنوان محل سکونت خود قرار دهند بررسی و تایید نماید که کار بسیار سنگینی بود.
گاه شایعه و خبر خرابکاری منافقین و دشمنان به جماران میرسید.
بعضی شبها دهها اطلاعیه، شبنامه و غیره پخش میشد. گاهی گزارش میشد خودرویی دزدیده شده که در آن مواد منفجره جاسازی شده و به سمت جماران روانه شده است. یا اینکه خبر میرسید منافقین مواد منفجره را در کیف، کفش، لباس، لای موی سر، گلدان گل و در زیر کلاه افرادی که میخواهند به ملاقات امام بیایند جاسازی کردهاند. کنترل افراد خیلی سخت بود. محض احتیاط چارهای جز این نداشتیم که به همه مشکوک میشدیم و به همه بدبینانه نگاه کنیم. اگر چه در بازرسی افراد میبایست ظرافت خاص بهکار گرفته میشد ولی احترام مردم بر ما واجب بود. همه مردمی که به عشق دیدن امام به جماران میآمدند نسبت به وضعیت کشور توجیه نبودند. آنها از فرط عشقی که به امام داشتند، هیچگاه در بازرسیها لب به اعتراض نمیگشودند و اگر درصد ضعیفی هم از آنها حرفی میزدند و اعتراضی میکردند اول مسبب این کار یعنی منافقین را نفرین میکردند اینک پس از گذشت آن همه سال خدا را شاکریم که از این امتحان روسفید به در آمدیم و منافقین در پیشگاه تاریخ و ملت رو سیاه شدند. دامنه عشق مردم به امام گسترده و عمیق بود که اگر لازم بود برای حفظ جان امام کیلومترها دیوار انسانی به وجود آوردند از هیچ کوششی دریغ نمیکردند. پاسداران بیت امام و خانوادههایشان هم افتخار میکردند که محافظ امام هستند و در کنار او به خدمت مشغول هستند.
با وجود نعمت بزرگی مانند امام، بعضی دشمن او بودند چون احساس میکردند بساط عیش و نوش آنها را برهم ریخته است. آنهادشمن مردی بودند که حکومت طاغوت را متلاشی نمود و دست دو ابرقدرت
آمریکا و شوروی و مستکبران عالم را از کشور عزیز ما کوتاه کرد و جهان از انقلابی که او با پشتیبانی ملت کرد، به خود آمد. امامی که به ایران و ایرانی عزت داد و به ملت خود که آنها را عمیقاً دوست داشت طعم شیرین عزت و استقلال و حریت را چشانید. امام خمینی در عبارتی به این مضمون می فرمود: ما نه ظلم میکنیم نه به زیر بار ظلم میرویم. ما خداپرستیم. خدای ما یگانه است و این جهان متعلق به اوست و ما بندهای بیش نیستیم و مطیع فرمان خداوند متعال هستیم.
امام دشمن بسیار داشت و آن هم از نوع قسمخورده. به عنوان یک مطلع و مسئول حفاظتی بیت امام باید اعتراف کنم که حافظ اصلی امام همواره خدا بود. ما که در کار حفاظت از جان شخصیت کمنظیری که دنیا بر روی نظرات او حساب میکرد و او بر سیاست ابرقدرتها میخروشید توان نداشتیم حتی از تخصص لازم هم برخوردار نبودیم آرام آرام به برکت خون شهدای به ناحق ریخته تجربه به دست آوردیم.