از آنجا که حضرت امام به نظم و انضباط شخصاً بسیار اهمیت میدادند چند مرتبه که در ملاقاتهایشان بینظمی به وجود میآمد و کاری از دست ما بر نمیآمد خودشان تصمیم میگرفتند و سر ساعت مشخصی وارد حسینیه میشدند. یک روز تیپ امام صادق ـ علیهالسلام ـ که از طلاب قم تشکیل شده بود به تعداد دویست نفر وقت گرفته بودند که به همراه سایر ملاقاتیها با امام ملاقات کنند. متاسفانه به جای دویست نفر هشتصد نفر آمده بودند. فرمانده آنان که آقای ذوالنور بود با بدرفتاری با پاسداران بیت میخواست همه آنها را از درب وارد کند. دو تا از پستهای ما که فرعی و فشارشکن بودند به لحاظ اینکه اینها روحانی بودند و احترامشان را واجب میدانستند از مقررات تخلف کرده و آقایان را بدون کارت به دایره دو راه داده بودند که در آنجا دیگر نتوانستند به زور وارد شوند چون با بستن درب و صحبت با آنها از ورودشان جلوگیری کردیم تا اگر فرماندهی اجازه داد اقدام شود. به آنها گفتیم به ما دستور دادهاند که شرعاً کسی را بیضابطه راه ندهیم. طلاب از اینکه جلویشان را گرفته بودیم بسیار ناراحت بودند. به شدت درگیر این موضوع شده بودیم. بالاخره به دستور فرماندهی این مشکل برطرف شد.
ولی فرمانده آنها را به خاطر این بینظمی به ملاقات راه ندادیم که بسیار ناراحت شد.