یکی از مشکلات ما در ملاقاتهای عمومی این بود که بعضی گروهها که از قبل وقت میگرفتند و کارت ملاقات دریافت میکردند از تعدادی که برای آنها مشخص شده بود، بیشتر میآوردند و سعی میکردند این مشکل خود را با شعارهایی که میدادند، مثل: "ما منتظر خمینی هستیم" و یا " تا امام را نبینیم از جماران نمیرویم" حل کنند. این وضعیت باعث میشد گاهی ملاقات دوم و سوم هم در یک روز انجام میگرفت. مشکل دیگر ما این بود که بعضی گروههای مردمی بدون دعوت قبلی از تهران و یا شهرستانها به جماران میآمدند که ما به ناچار مانع ورود آنها به حسینیه میشدیم. در چنین مواقعی آنها سعی میکردند تا صدایشان به گوش امام برسد و توفیق ملاقات پیدا کنند. در بعضی اوقات که صدای آنها به گوش امام میرسید، دستور میدادند اجازه داده شود مردم به ملاقات ایشان بیایند بر همین اساس بود که ما سعی میکردیم مردم را
در ابتدای خیابان نگه داریم تا صدایشان به گوش امام نرسد. جلوگیری پاسداران حفاظت بیت امام از ورود مردم به کوچه نزدیک حسینیه بر همین اساس بود که انصافاً کار بسیار سختی بود چون مردم فکر میکردند این ما هستیم که مانع ملاقاتشان با امام میشویم.
مسئولین دفتر امام که مسئول تنظیم ملاقاتها بودند در جلسهای قرار گذاشتند روزهای ملاقات عمومی مردم را با امام هماهنگ کرده و از قبل به ما مشخص نمایند که امام در چه روزهایی از هفته ملاقات عمومی دارند. مشکل دیگر ما این بود که حسینیه جماران ظرفیت زیادی نداشت و نمیتوانست انبوه مردم مشتاق امام را در خود جای بدهد. مردم حاضر بودند حتی به صورت فشرده در کنار هم بنشینند یا بایستند. سقفهای حسینیه نامطمئن بود. حسینیه جماران که فقط گنجایش هشتصد نفر را داشت. گاهی تا دو هزار نفر را در خود جای میداد که این علاوه بر ایجاد بینظمی محیط را هم غیرقابل کنترل میکرد. از سوی دیگر وضعیت جسمانی حضرت امام هم مستعد ملاقاتهای مکرر و مستمر نبود و پزشکان معالج ایشان ملاقات طولانی امام را با مردم ممنوع کرده بودند.