هنگامی که امام در پاریس اقامت داشتند، آقای بهشتی پیشنهاد یک تشکیلات گسترده ای را به امام ارائه کرد و می خواست قبل از پیروزی حزب بزرگی تشکیل بدهد. امام موافقت نکردند و فرمودند فعلا با همین گروه ها و احزاب مختلفی که هستند بگذارید جلو برویم.
زمانی که انقلاب به پیروزی رسید امام به آقای بهشتی تاکید کردند که حزب
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 243 خودتان را تاسیس کنید. احزاب موجود قابل اعتماد نیستند. انقلابیان هیچ تشکیلاتی ندارند و سرشان بی کلاه می ماند. دولت و وزرا از احزاب دیگر انتخاب می شوند.
به همین دلیل حزب جمهوری اسلامی با عجله تشکیل شد و بعضی کارها را به دست گرفت.
در همه پرسی اردیبهشت 58 و انتخابات قانون اساسی و ریاست جمهوری، حزب نقش فعالی ایفا کرد. البته در ارتباط با انتخابات بنیصدر باید متذکر شوم که ایشان عده ای از روحانیت را با خودش همراه کرده بود. از طرفی رقیب وی، آقای جلال الدین فارسی رااز دور رقابت خارج کردند و اظهار داشتند که پدر وی افغانی است و علی تهرانی عمامه اش را به زمین کوبید، که ای داد و بیداد، اول انقلاب خلاف قانون میکنند... رییس جمهور باید ایرانی باشد.
عده ای از علما گفتند ما اعتصاب و تحصن می کنیم. می رویم در منزل امام این کار را می کنیم. امام فرمودند عیبی ندارد. آقایان بیایند تحصن کنند. من از آنها پذیرایی میکنم تا انتخابات تمام شود.
بنی صدر هم حیله ای به کار بست و نامزدی خودش را برای انتخابات اعلام نکرد تا این که یک روز به قم رفت و خبر نگارها را با خودش برد و با امام ملاقات کرد و زمانی که از آنجا بیرون امد، گفت من نامزد ریاست جمهوری هستم و شایع کردند که به دستور امام کاندید شده است. در صورتی که چنین چیزی صحت نداشت. به این دلایل امام حالشان بد شد و سکته کردند. ایشان را به بیمارستان قلب منتقل کردند و مدتی بستری نمودند.
در همین ایام، انتخابات برگزار شد و حتی مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بنی صدر در بیمارستان انجام شد. اطباء به امام تاکید کردند که حتما در تهران بمانند و در یک جای نسبتا خلوت و خوش آب و هوایی زندگی کنند که منزل [یکی از بستگان] آقای [مهدی] امام جمارانی برای اسکان در نظر گرفته شد.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 244