پس از اعلام محکومیت طیب حاج رضایی، خانواده ایشان سعی داشت به هر طریق ممکن از اعدام جلوگیری کند. خدا رحمت کند، مرحوم آقای حاج مهدی عراقی، همسر طیب را با حیله های مختلف و به عناوین گوناگون به باغ آقای روغنی برای ملاقات با امام برد. او می خواست که امام مداخله ای بکند و بخواهد که این افراد را اعدام نکنند یا این که در مجازاتشان تخفیف بدهند. امام هم نمی توانست بهطور مستقیم به آنها بگوید که شرایط به من اجازه چنین درخواستی از رژیم نمیدهد. شاید هم دستگاه دلش می خواست که با چنین خواست هایی درگیری را کم رنگ و ضعیف بکند. به طور یقین کسی که با دستگاه و رژیمی بر سر مسائل مهمی مخالفت دارد، نمی تواند یک تقاضا و خواهشی بکند که آن خواهش باعث کم رنگ شدن مخالفت ها و ضدیت ها و یا از بین رفتن آن ها بشود. در هر حال این مسئله هم گذشت و به اعدام طیب و حاج اسماعیل رضایی منجر شد و بعد از مدتی اوضاع تا اندازه ای سکون و آرامش یافت.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 72