کسانی که در برابر حزب توده از نظر ایدئولوژی و از نظر علمی مقابله میکردند،
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 35 جمعیت فداییان اسلام بودند. چون این ها از نظر ایدئولوژی پایگاهی داشتند که به صورت مختصر مسائل و مباحثی را تنظیم کرده بودند که میتوانست تاحدی جوابگوی آن ها باشد. حزب توده گروه ها را متهم به ترسویی و عدم توانایی در کارهای عملی میکرد؛ چون خودشان دست به اسلحه و خیلی قوی و افراد شرکت کننده در حزب متشکل از مردم پرجرات و پرشور و جاهل مسلک بودند. این ها آدمهای فوق العاده و برجسته ای در جهات مختلف بودند و توانستند در تمام زمینه ها خودشان را نشان بدهند. در نتیجه همان طوری که از طرف آن ها این حرکت ها انجام شد، متقابلا از ناحیه جمیت های مذهبی مقابله هایی صورت گرفت. مرحوم آیت الله کاشانی و جمعیت ها متحدا و متفقا با همدیگر کار میکردند و به قول معروف در مقابل آن ها کم نمی آوردند. هم سنگ و هم وزن آن ها جوابگو بودند. جمعیت های مارکسیستی جمعیت هایی بودند که رنگ ملی و ملیگرایی داشتند و انگیزه های مذهبی در آن ها یا خیلی کم و ضعیف بود و یا اصلا وجود نداشت.
این حرکت های اسلامی که رنگ سیاسی اسلامی و سیاسی مذهبی داشت عملا از سال 1325 برای ایفای نقش شکل گرفته و وارد عرصه اجتماع شدند. دو جناح خیلی مشخص و معین بودند؛ یکی مرحوم آیت الله کاشانی و دیگری فداییان اسلام. آیت الله کاشانی بعد از آزادی از آخرین تبعید خود، در پامنار اقامت گزید و مردم بدون اعلام برنامه صریح توسط ایشان به دلیل حس جستجوگری و علاقه شان دور او جمع شدند.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 36