حضرت امام با نظر شما موافق بودند؟
بله چند مرتبه فرمودند آنچه مردم میتوانند مردم انجام بدهند و انچه باید دولت انجام بدهد انجام بدهد ولی این عقیده و اختلاف سلیقه ما باقی ماند. آنها به صددرصد اقتصاد دولتی عقیده داشتند، ما به صددرصد اقتصاد مردمی. اختلاف ما با ایشان اختلاف فکری بود جنگ خودمان با خودمان نبود. خودمان با آقای مهندس موسوی خیلی هم رفیق بودیم.
جلسه ای بود که شما با آقای میرحسین همزمان در حضور امام باشید که این
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 104 مسائل مطرح شود؟
در حضور امام نبوده اما جلسه چند مرتبه گذاشتیم.
به چه نتیجه ای رسیدید؟
هیچی، او از عقیده اش دست بر نمی داشت، ما هم از عقیده مان دست بر نمی داشتیم. تا الان هم مانده از نظر تجربه هم به اینها ثابت کرد.
حاج آقا این سیستم کوپنی که آن موقع اجرا شد هیات موتلفه موافق بودند با این جریان؟
نه.
چه سیستمی را می خواستند جایگزین بکنند؟ با توجه به اینکه جنگ داشتیم و مشکلات سیاسی، آیا تحریم کردید؟
یک مسئله ای هست که به طور موقت باید انجام می شد. مثل جنگی که شد. سال 1300 رضا خان آمد و 1320 هم رفت. روزی که رضا خان آمد کارگر سه ریال و ده شاهی بود، روزی هم که رفت سه ریال و ده شاهی بود. نان یک من نُه عباسی بود جنس های دیگر هم همین طور بود. تمام قیمت ها ثابت بود. روزی که رفت و جنگ شروع شد. متفقین که آمدند ایران و پول می خواستند خرج کند، دلار که نمی توانستند خرج کنند، باید اسکناس خرج می کردند، اسکناس چاپ کردند و خرج کردند، بلافاصله جنس ها ترقی کرد، در زمان این جنگ هم همین طور شد. یعنی جنگ بود و اسکناس و میرحسین هم همین کار را کرد، یعنی مجبور بود، ولی آخرش به بن بست رسید. آخرش به امام گفتند که دیگر پول نیست. بله در زمان جنگ در بعضی موارد تصمیماتی که گرفته می شود استثناست. در همان سال 1320 قند و شکر کوپنی شد، ولی نان کوپنی نشد. اما خوب نان سیلو درست شد مثلا با یک شرایطی می دادند به افراد، با شناسنامه می دادند. یا چیزهای دیگر گران شده بود. خوب زمان جنگ اخیر هم همین باید می شد. آن، استثناست. استثنا را نمی شود برای همیشه پیاده کنیم. وقتی جنگ تمام شد باید آن استثنا خودش بر طرف بشود.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 105