آن ایام روزنامه ای به نام مرد امروز بود که محمد مسعود آن را اداره میکرد و نسبت به مظاهر دینی و همه عقاید مسلمانان هتاکی و پرخاشگری مینمود. محمد مسعود هم ترور شد اما معلوم نشد به وسیله چه کسی کشته شد. وقتی شب هنگام به دفتر روزنامه اش، واقع در خیابان اکباتان، رفته بود تا مقاله اش را برای چاپ تحویل دهد، هنگام خروج از آن جا و لحظه سوارشدن به ماشین یک گلوله در شقیقه اش خالی کرده بودند. جنازه او را جلوی مجلس تشییع کردند. این نحوه حرکت ها و مقابله ها از طرف فداییان اسلام علیه رفتارهای ضد مذهبی حکومت ادامه داشت. مثلا سر چهارراه ها پنج نفری، ده نفری میایستادند و اذان میگفتند و به همه اعلام میکردند که هر کجا هستید اذان بگویید. این اذان گفتن در سطح شهر خیلی اثر داشت. این جمعیت در ایام ماه رمضان با روزه خواری علنی مقابله میکردند. یک نفر از دوستان تعریف میکرد که در خیابان
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 43 سوم اسفند در ماه رمضان یک درجه دار ارتشی در حال سیگارکشیدن بود؛ نگاه کرده بود و احساس کرده بود که این فرد مسلمان است. سیگارش را از دستش کشیده بود و پس از عذرخواهی گفته بود که مگر ماه رمضان نیست چرا علنی اقدام به روزه خواری میکنی و سیگار میکشی؟! این در حالی بود که سابق بر آن یک پاسبان آن قدر قدرت داشت که ادعای خدایی میکرد و مردم از ارتشی ها و افراد شاغل در شهربانی یا کلانتری حتی از رفتگر حکومت ترس داشتند و جرات نمیکردند به آن ها چپ نگاه کنند چه برسد به این که چنین حرکتی داشته باشند.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 44