یکی دو ماه مانده بود به پیروزی انقلاب، ما یک ستادی را در مسجد لرزاده، خیابان خراسان تشکیل دادیم که بیشتر راهپیمایی های تاسوعا و عاشورای قبل از انقلاب سرچشمه اش از همان مسجد لرزاده و میدان خراسان بود که محل پدرمان و منزلمان نیز همان جا بود. وقتی این راهپیمایی آمد به طرف مرکز شهر و میدان انقلاب و خیابان فردوسی، جمعیت از هر طرف به این راهپیمایان می پیوستند. من الان یک نمونه هایی از بازوبندهای انتظامات ان زمان را دارم. کارت انتظامات درست کرده بودیم و تمام اینها را یکی دو ماه قبل از پیروزی انقلاب پیش بینی کردیم، که اگر یک روزی لازم شد ما اینها همه را بتوانیم تجهیز کنیم برای انتظامات سراسر تهران. به دنبال این مسئله آمدیم مدرسه رفاه که زیر نظر مرحوم شهید بهشتی و دکتر باهنر و رجایی بود. آمدیم جایی را هم با دوستان برای مقر اصلی دفتر مرکزی انتخاب کردیم که جلساتی که سری بود، بیشتر در آن مدرسه برگزار می شد.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 159