این جریانات کم کم گذشت و نیرو های جبهه ملی در مجموع کار چشمگیری انجام ندادند؛ چون رزم آرا از ناحیه دربار و حکومت و مجلس و نمایندگان مجلس حمایت میشد. آخرین مرحله، چاره جویی و توسل به جمعیت فداییان اسلام بود. جلسه ای با شرکت چند نفر از سران جبهه ملی و مرحوم نواب صفوی و چند نفر از رفقا و برادران در خانه یکی از این برادران تشکیل شد و در آن جا راجع به حکومت آینده مذاکره شد و این که رزم آرا به هر شکل ممکن به وسیله این جمعیت از میان برداشته شود و درباره ادامه حکومت قول و قرارهایی رد و بدل شد که ادامه حکومت به تمام معنا حکومتی اسلامی باشد و هیچ گونه رنگ و آمیزه دیگری نداشته باشد.
با چنین مقدماتی بود که استاد خلیل طهماسبی با آمادگی قبلی در 16 اسفند 1329 در مجلس ختمی حاضر شد که در مسجد امام [بازار] بود و رزم آرا در آن مجلس شرکت داشت. طهماسبی به سمت رزم آرا تیراندازی کرد و رزم آرا در جا بر اثر گلوله خلیل طهماسبی به قتل رسید و خلیل هم با شهامت کامل داد میزد که دشمن خدا را کشتم. ماموران انتظامی طهماسبی را دستگیر و به کلانتری بردند. او در مرحله اول خودش را عبدالله موحد رستگار معرفی کرد که به معنی بنده خدایی است که رستگار شد. او قبل از اقدام خود پیراهنی تهیه کرده و تمامی مقاصد و اهدافش را روی آن نوشته و بر تن کرده بود؛ البته به معنای کفنی بود که به تن کرده بود.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 53