یک روز برادران موتلفه از من دعوت کردند در جلسه فوق العاده ای که تشکیل می شد شرکت کنم. رفتم. گفتند: آقای محلاتی یک خبر مهمی دارد. منتظر شدیم تا آمد و خبر مهم را اینگونه بیان کرد. امام می خواهند به ایران بیایند. ما باورمان نمی شد که چگونه در این زد و خورد های خونین و اعتصاب های سراسری می خواهند به ایران بیایند.
آقای محلاتی گفت: باید برای استقبال و محافظت ایشان تدارک ببینیم. همه می گفتند الان اوضاع برای بازگشت ایشان مناسب نیست. جان امام در خطر است. گفت: همه حرفها به امام زده شده ولی ایشان تصمیم گرفته بیاید و کسی نمی تواند این تصمیم را عوض کند.
پرسیدم محل اقامت کجا باشد. آقای محلاتی فرموده اند: بالای شهر نباشد. از میدان توپخانه بالاتر نباشد. این خواست امام است. گفتیم: برای استقبال باید ابتدا هلی کوپتر جور کنیم تا امام را از فرودگاه به محل اقامت بیاورد. خیابان ها برای امام نا امن است و در دست حکومت نظامی قرار دارد. ایشان گفت: بعید است امام این نظریات را قبول کند. ما باید به شکلی برنامه ریزی کنیم که امام با مردم باشد.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 233