نواب صفوی هم که برنامه ای جدا داشت و به اصطلاح یک منشوری داشت. و آن این که باید حکومت اسلامی تشکیل بشود و احکام اسلام مو به مو اجرا شود. و یک تعدادی هم بودند که واقعا فداکار بودند. اخوی ما هم عضو آن مجموعه بود. اینها هم خوب واقعا افرادی بودند فداکار. یعنی می شود گفت که اسم فداییان به ایشان می خورد. فداییان اسلام قدرت زیادی هم تحصیل کردند و با این قدرتشان تقریبا یک مقداری در بعضی مواردی که می خواستند انجام بدهند موفق می شدند، حالا یا مثلا با نماینده های مجلس مثلا مسئله ای پیش می آمد که باید آنها در زمینه کلی تصمیماتشان یک تصمیمی بگیرند که به نفع اسلام باشد یا مسائل اجتماعی، مسائل سیاسی و مسائل اقتصادی،هر چه بود اینها عمل می کردند. البته اسمش را امر به معروف یا نهی از منکر میتوان گذاشت. مثل اعدام انقلابی احمد کسروی که تقریبا قدرتی بود و بعد از آن دو سه نفر مثل رزم آرا و دکتر نیابت. کارهای مرحوم نواب صفوی و دسته جات همین ها بود البته اینها هم با مرحوم آیت الله کاشانی و هم با مرحوم حاج محمدتقی خوانساری ارتباط داشتند دستوراتی از آنها می گرفتند و شاید هم مثلا با حکمی که از آیت الله خوانساری می گرفتند، این کارهایشان را می کردند.
حاج آقا این مطلب را به قرینه می فرمائید، یا اینکه در جایی دیدید که مرحوم خوانساری مثلا دستوری بدهد؟
بله، اینها واقعیت دارد. مثلا خود مرحوم شهید نواب صفوی در حدی نبود که مجتهد جامع الشرایط باشد. خود من هم با مرحوم نواب صفوی ارتباط داشتم، ولی خوب ارتباط هاشم آقا اخوی ما ارتباط تقریبا اطلاعاتی و همه جوره بود. یعنی ارتباطات طوری بود که تا حدودی اینها اطلاعاتش به ما می رسید که اینها چه کار می کنند. آنها ذهنی نیست، احتمالی نیست. ولی یک واقعیتی است.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 83