سنّت شکنی امام
در زندگی امام امت، بهترین نمونه های شکستن طلسمها و بیرون آمدن از فضاهای خودساخته ای که انسانها را محصور کرده، فراوان می بینیم.
اصل شرکت در مسائل سیاسی، و مبارزه ای که امام به این صورت راه انداختند، همین خودش یک سنت شکنی بود. آن روزها چنین چیزی در جامعه نبود و تز جدایی دین از سیاست با عدم دخالت روحانیت در سیاست یک چیز پذیرفته شده ای بود در خشکه مقدسها و محیطی که محیط رشد روحانیت بود؛ و امام این را شکستند.
اینکه امام حاضر شدند از عراق به پاریس بروند، در آن زمان این یک سنت شکنی بود. آن روزها پذیرفتنی نبود اینکه مرجع تقلیدی در جایی مثل پاریس، انقلاب را هدایت کند. ایشان شاید به جاهای دیگر می توانستند بروند. در داخل هم، از آن روزی که ایشان تشریف آوردند و حرفهای جدیدی که در همه ابعاد مطرح کردند، خود گویای این مسأله است.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 339 فتواهای اخیری که حضرت امام دادند، اگر چه از لحاظ موضوع چندان مهم نیست ولی در همین بحث می گنجد. اینکه مسأله شطرنج را عوض کردند، اینکه در موسیقی نظرات جدیدی ابراز کردند، در بین مراجع ما چنین شهامت و جسارت و آمادگی گفتن حق معلوم نیست همیشه وجود داشته باشد.
این حرفی که امام برای آخرین بار گفتند و هنوز رویش بحث نشده، مسأله تعریف اجتهاد مناسب جامعه اسلامی را، که حرفی بسیار پرمعنایی بود.
ایشان فرمودند: این اجتهادی که امروز می تواند کارساز باشد در جامعه امروزی ما، اجتهادی نیست که انسان در حوزه و در حجره محدود، و در محیط دربسته و دور از واقعیتهای جامعه بنشیند و فقه اسلامی را بخواهد از منابعش در بیاورد.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 340