دستگیری بختیار!
یکی از همان روزها، من در مدرسه علوی بودم که خبر رسید، بختیار را گرفته اند. مردم خوشحال شدند و شادی کردند. ما هم خیلی خوشحال شدیم. کارهایم را تمام کردم و به
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 79 مدرسه رفاه رفتم تا ببینم او را آورده اند یا نه. هر چه پرسیدم، همه اظهار بی اطلاعی می کردند. دو ـ سه روز گذشت و اصلاً خبری نشد. یک روز امام مرا خواستند و گفتند: «اطلاع داده اند که بختیار دستگیر شده است. تحقیق کنید، ببینید جریان چیست؟ نگذارید یک وقت فرار کند و از دست برود.»
هر چه تحقیق کردیم و از هر کسی پرسیدیم تا سر نخی پیدا کنیم، چیزی دستگیرمان نشد. بعدها هم، در یک گزارش خارجی ویژه خبرگزاری پارس، خواندم که بختیار گفته بود: من مدتها در ایران بودم و بعدها با کمک کسانی که در فرودگاه بودند و به صورت مخفی امکاناتی را فراهم کرده بودند، فرار کردم.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 80