بختیار، بحران مشروعیت و استعفاء
همزمان با فرار شاه از کشور، امام در چندین سخنرانی و مصاحبه اعلام کردند دولت بختیار غیرقانونی است و مشروعیت ندارد و ملت ایران، باید علیه این دولت تظاهرات کنند تا مثل دولتهای قبلی ساقط شود. این برای بختیار ـ که از جبهه ملی و حزب خود اخراج شده بود ـ و برای دولت نیم بند او ضربه سنیگنی بود. به همین علت، بختیار با ارسال نامه ای به امام (در تاریخ بهمن 1357) و طرح سفر به پاریس و مذاکره با ایشان، کوشید برای خود به عنوان رئیس دولت، مشروعیتی کسب کند و راه نجاتی بیابد.
این در حالی بود که آقای مهندس بازرگان و جمعی از اعضای شورای انقلاب و منجمله خود من، با افرادی که به عنوان نمایندگی از دولت بختیار می آمدند؛ مثل آقای عباس امیر انتظام و تیمسار احمد مدنی، سیاست مذاکره با بختیار و چند نفر از امرای ارتش را، با هدف جلوگیری از خونریزیهای بیشتر و انتقال مسالمت آمیز قدرت، با جدیت پیگیری می کردیم.
در جریان همین مذاکرات بود که پیشنهاد استعفای بختیار هم مطرح شد و او هم ظاهراً موافقت کرد و حتی متنی را هم به همین منظور نوشت، که ما آن را در جلسه
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 72 شورای انقلاب مطرح و با اصلاحاتی برای امضای بختیار، نهایی کرده بودیم، اما در وقت عمل، بختیار امضای استعفا نامه را منوط به سفر به پاریس و دیدار با امام کرد.
امام هم براساس سیاستی که از قبل داشتند چنین ملاقاتی را پیش از اعلام رسمی استعفا، رد و با قاطعیت اعلام کردند که تا بختیار استعفا ندهد، او را نخواهند پذیرفت.
بختیار وقتی قاطعیت امام را دید، با بحران و بن بست سختی روبه رو شد؛ از یک طرف حاضر نبود حکومت را به مخالفان بسپارد و از طرف دیگر خود او نیز، تسلطی بر اوضاع کشور و امکان تغییر شرایط آن را نداشت و تنها به پشتیبانی امریکا و انگلیس و تا حدودی ارتش، دلگرم بود.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 73