در اوج شادمانی، امام را گم کردیم
مهمترین لحظاتی که در این روز (12 بهمن) ما را در اوج شادمانی، بسیار رنج داد، ساعتی بود که مطلع شدیم که دوستان ما پس از پایان مراسم در بهشت زهرا، امام را گم کرده اند و اطلاعی از ایشان ندارند.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 78 بر ما خیلی سخت گذشت، از هر جا و هر کس که به نظر می رسید، پرس و جو کردیم، تا اینکه اولین خبر رسید که امام سالم در یک نقطه ای از تهران در منزل یکی از بستگانشان هستند.
بعداً از طریق آقای علی اکبر ناطق نوری، مطلع شدیم که امام، پس از پایان مراسم سخنرانیشان در بهشت زهرا، خواستار ملاقات با مجروحان انقلاب می شوند. به همین دلیل ایشان را با هلی کوپتر به بیمارستان هزارتختخوابی تهران، می برند. در آنجا به محض آنکه هلی کوپتر در حیاط بیمارستان فرود می آید و پزشکان و پرستاران و بیماران از حضور امام مطلع می شوند، هنگامه ای بر پا می شود، به طوری که، امام پس از نیم ساعت توقف در بیمارستان موفق به دیدار مجروحان انقلاب نمی شوند و اطرافیان ناگزیر ایشان را سوار اتومبیل می کنند و از بیمارستان به منزل یکی از دوستان آقای پسندیده می برند.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 79