قاطعیت امام درباره بنی صدر
بنی صدر بعد از تشکیل مجلس شورای اسلامی، توطئه عجیب و غریبی را طرّاحی کرده بود. می خواست قبل از اینکه دولت از مجلس رأی اعتماد بگیرد، یک دولت موقّت تشکیل دهد و به تصویب امام برساند تا به وسیله آن دولت، بتواند از تصمیمات مجلس جلوگیری کند. نامه ای به امام نوشته بود و امام هم موافقت کرده بودند؛ چند روز به رسمی شدن مجلس مانده بود. فکر می کنم اوایل خرداد بود. من، شهید رجائی، آیت اللّه خامنه ای و دیگران نشستیم و با آقای بنی صدر جلسه گرفتیم و به او گفتیم که منظور تو از این کار چیست؟ دولت موقّت، زیر نظر شورای انقلاب مشغول کار بود و چند روزی هم بیشتر به رسمیت مجلس نمانده بود. تازه بنی صدر رئیس شورای انقلاب بود. گفتیم چه نیازی به دولت جدید است؟ به امام گفتیم این خطرناک است. تا بخواهند تشکیل دهند، دوره آنها تمام می شود. می خواهند چه کار کنند؟ مجلس هم عصبانی شده بود. نمایندگان اعتراضات شدیدی کرده بودند. امام پذیرفتند.
این یکی از مواردی است که گفتم امام ضمن قاطعیت، حق پذیر بودند. امضاء داده بودند، ولی امضای خود را پس گرفتند. به این طریق اولین توطئه بنی صدر خنثی شد...
بعدها هم مسائل فراوانی داشتیم؛ بر سر ابلاغ مصوبات مجلس مشکل داشتیم. امام
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 125 در جریان همه امور بودند و می دیدند که حق با ماست. یعنی برایشان محسوس می شد. امام هم متوجه شده بودند و می خواستند مسأله را حل کنند ولی به نقطه ای رسیدیم که معلوم شد آقای بنی صدر اصلاح نمی شود.
سخنرانی آقای بنی صدر در 17 شهریور آب پاکی روی همه مصلحت اندیشیها بود. چون به اسلام، قرآن، امام و ما حمله کرد. قرآن را به گونه ای تفسیر کرد که قابل غمض عین نبود. ما آن روز در منزل شهید بهشتی بودیم و سخنرانی را مستقیم از رادیو گوش می کردیم. از منزل شهید بهشتی به حاج احمد آقا تلفن کردیم که سخنرانی بنی صدر را شما و امام هم می شنوید؟ گفت: بله! گفتیم به امام بگو می خواهیم جواب بدهیم. چون قبل از این بنا بود ما سکوت کنیم.
حاج احمد آقا با امام صحبت کرد و امام گفتند: «حقشان است که جواب بدهند.» یک مصاحبه ای انجام دادم که در این جریانات، تاریخی است و در مجلس هم در نطق پیش از دستور به ایشان جواب دادم. این بار با اجازه خود امام شروع کردیم.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 126