تأکید بر جمهوری اسلامی
ما در شورای انقلاب، بالاترین مرکز تصمیم گیری بودیم. بحث داغی در جریان بود که چه موادی را به رفراندوم بگذاریم. آن کلمه ای که می خواهیم روی کارت بنویسیم و به دست مردم بدهیم، چه باشد؟ بحثهای بسیار طولانی داشتیم. در آنجا یکی می گفت: بنویسیم جمهوری اسلامی. یک عده می گفتند: نه! جمهوری دموکراتیک ایران. عده ای دیگر می گفتند: جمهوری دموکراتیک خلق ایران. یکی هم می گفت: جمهوری دموکراتیک ایران. آنهایی که ملاحظه می کردند تا کلمه اسلام هم داشته باشیم، به این عنوان رسیدند، مسأله روی لفظ بود؛ یعنی اگر کسی شیطان نبود، خیال می کرد دارند بر سر لفظ بحث می کنند.
به امام اطلاع رسید، فرمودند: «نه! فقط یک سؤال از مردم بکنید که جمهوری اسلامی می خواهید یا نمی خواهید؟ اینکه بیایید و گول بزنید و یک کلمه دموکراتیک بیاورید که اکثر این مردم نمی دانند این دموکراتیک چیست؟ و بعداً براساس آن بشود انحرافی به وجود آورد، این نمی شود، صاف بپرسید مردم اسلام را می خواهند یا خیر!»
به هر حال، امام اصرار کردند و من اعتراف می کنم که اگر اصرار امام نبود، ما نمی توانستیم در شورای انقلاب مقاومت کنیم. اولاً: ما اینقدر حساسیت نداشتیم و آن دید تیز امام را هم، فاقد بودیم. ثانیاً: عرضه این همه مقاومت را نداشتیم. این مقاومتها را امام به ما القاء می کرد، من الآن می فهمم؛ یعنی با همه وجودم احساس می کنم، همه ذرات وجودم می فهمد که این اصرار امام که نگذارند خط این انقلاب از حدود اسلام حقیقی و جدی ـ متن اسلام ـ تجاوز کند.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 104