کودتای نوژه
امام در کمال اطمینان قلب، با مسائل مواجه می شدند. در حال که ما همیشه برای انقلاب احساس خطر می کردیم. مثلاً در قضیه طرح کودتای سال 59، برخورد ایشان بسیار آموزنده بود.
به ما اطلاع داده شد که عوامل بختیار در ایران و شبکه نظامی و تبلیغاتی آنان بر سرعت فعالیتهای خود افزوده اند. در گزارش اولیه، برنامه تبلیغاتی و نظامی شان هم مشخص و زمان شروع فعالیت هم، مشخص شده بود.
من این مسأله را در شورای انقلاب مطرح کردم. معلوم شد که بنی صدر هم از کانال دیگری مطلع شده است. قرار شد که تحقیق کنیم. شورای انقلاب، سپاه را مسئول کرد که به همراه نیروهای مخصوصی از ارتش، این جریان را تعقیب کند. به دنبال این تحقیقات، عده ای از عوامل بختیار بازداشت شدند، این بازداشت، باعث شد که برنامه های آنان به هم بخورد و برای مدت نامعلومی به تأخیر بیفتد. شورای انقلاب نیز، در جریان بود و ماجرا را تعقیب می کرد.
معلوم شد که طرح کودتا آماده شده و قرار است از یکی از پایگاههای هوایی تهران اجرا شود. ما این جریان را زیر نظر گرفتیم و شدیداً کنترل کردیم و خیلی زود معلوم شد که دوباره این طرح به تأخیر افتاده است.
از همان موقع که مسائل در شورای انقلاب مطرح می شد و اطلاعات خامی داشتیم، در همان حدود به امام هم گزارش می دادیم. روز آخر که مشخص شده بود قرار است
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 136 ساعت چهار صبح هواپیماها به تهران بیایند و برخی مراکز (از جمله منزل امام) را بمباران کنند؛ تصمیم گرفتیم ماجرا را با امام در میان بگذاریم و از ایشان تقاضا کنیم که آن شب در منزل نمانند. گر چه می دانستیم که ایشان این طور تقاضاها را نمی پذیرند.
من و آقای خامنه ای خدمت ایشان رفتیم و مشروح ماجرا را گفتیم. ایشان بر خلاف معمول که در جلسات نمی خندیدند و خیلی جدّی برخورد می کردند، آن روز خیلی متبسّم و خندان بودند و جلسه را با شوخی توأم کردند. این نشان می داد که مطمئن اند که قضیه مهمی نیست. فرمودند: «قابل باور نیست. توی این مردم نمی شود کودتا کرد. این کودتاچی ها بالاخره باید از آسمان به زمین بیایند. پس توی این مردم چه جوری زندگی می کنند؟ این آقایی که می گویند در خارج باید بنشیند و وافور بکشد (بختیار معدوم)، کسی راضی می شود که بیاید به ایران و اینجا کشته شود؟»
ما جزئیات ماجرا را گفتیم و ایشان فرمودند: «خوب با این آمادگی که به ما دادید، دیگر دلیلی ندارد از خانه بیرون رویم، اینها به اینجا نمی رسند، خداوند این جوانان و این افرادی را که در جریان هستند، توفیقشان بدهد.» بعد هم به ما قوّت قلب دادند.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 137