کارکردهای امام
امام بزرگترین تحوّل را در تاریخ ایران و به تعبیر دیگری اسلام، در زمان ما به وجود آوردند. روحانیّت، حوزه علمیه و نیروهای مسلمان را در فاز جدیدی از حرکتها و اقدامات سیاسی ـ اجتماعی قرار دادند، که به این وسعت هیچ وقت سابقه نداشته است.
امام موفق شدند، حوزه علمیه، نیروهای مذهبی و هیأتهای مذهبی و برنامه های عزاداری را که به صورت سنّتی در محدوده های کم عمقی حرکت می کردند و حداکثر گاهی به نهی از منکر و امر به معروف در برنامه هایشان می پرداختند، اینها را وادار کردند در یک برنامه ریشه ای و بنیانی حرکت کنند و جامعه را اصلاح کنند.
مسأله دیگری که امام حرکت کردند و نتیجه گرفتند، به یکی از ریشه های بدبختی کشور و بسیاری از کشورهای دنیا توجه کردند و آن سلطه اجانب بود. ما این دو قرن اخیر هر اقدامی که می خواستیم به نفع کشورمان بکنیم، با کارشکنی دشمنان، امریکا یا مستعمرین دیگر مواجه می شدیم. وقتی که اختیار حکومت، دولت و شاه در اختیار خارجیها بود و آنها نفع خودشان را اصل قرار می دادند، هر کس و هر مأمور صالحی یا شخصیت اجتماعی به فکر اصلاح اجتماعی می افتد؛ بالاخره این سر و کارش با قدرتهای استعماری در دنیا بود و این قدرتهای استعماری تا حدّی تحمل می کردند که منافع خودشان را از دست ندهند.
نفت، معادن، ارتش، امنیت، برنامه ریزی ما در دست اینها بود. سیاست خارجی، تجارت خارجی و اینکه چه بخریم و چه بفروشیم و چه بسازیم و چه مصرف بکنیم،
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 256 همه این سیاستها را کشورهای استعماری برای دولتها تعیین می کردند. در چنین فضایی فکر می کنید راه ترقّی، تکامل و توسعه به صورت مستقل و در جهت منافع مردم باز است؟ روشن است که نیست.
امام روی همین نقطه دست گذاشتند و استبداد و استعمار را با هم مورد هجوم قرار دادند. این کار امام در گذشته تاریخ سابقه نداشت؛ به صورت مقطعی شده بود. در جریان تنباکو یا جریان سقّاخانه یا چیزهای دیگری از این قبیل، علما یا بعضی از ملّیّون حرکتی کرده بودند. در جریان ملّی کردن نفت، مردم و نیروهای ملّی حرکت خوبی کردند؛ اما اینها یک کار مقطعی بود و دوباره به حالت اول برگشت. این برنامه ای که ریشه را بکند و از کشور بیرون کند خیلی فرق می کند. الان این اتفاق افتاد.
با کاری که امام کردند، حکومت اسلامی با پیشتازی روحانیّت و با کمک همین نیروهای مذهبی که در گذشته مانع بودند، اجازه یافتند به سر و سینه بزنند، عزاداری بکنند و در مسجد جمع بشوند و نماز جماعت بخوانند. همه اینها خوب است. قبلاً به اینگونه چیزها هم قانع بودیم. این نیروها آمدند، آن روضه هایی را که در دسته ها می خواندند را عوض کردند و حرفهای جدیدی زدند. از آزادیخواهی امام حسین(ع) گفتند و ریشه را شناختند. دستجات، طلبه ها بتدریج دنبال امام آمدند و این شد که پیروز شدیم.
مگر دشمنان از سر ما و امام دست برمی داشتند؟ آنها پشت سر هم سناریو داشتند و اجرا می کردند. مطمئن بودند که دوباره این خانه را تحویل می گیرند. گاهی هم گفته بودند که از در می رویم و از پنجره وارد می شویم. اول فکر می کردند که در همان روزهای اول محتوای انقلاب عوض می شود و این حرفهای اسلامی و مذهبی و ضداستکباری و ضدخارجی که زده می شود، با آمدن یک گروه متجدّد و فرنگ رفته و غرب زده، تاریخ مشروطه تکرار می شود و نیروهای انقلابی و اسلامی به خانه هایشان برمی گردند. شور و هیجان می خوابد.
هوشیاری امام و بیداری مردم نگذاشت که این جریان به وجود بیاید و دیدیم که لیبرالها دستشان، از مدیریّت کشور کوتاه شد.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 257 مردم خوب می فهمند که امام چه کار بزرگی برای این کشور و اسلام کرد. چه اقدام ریشه ای کرد. چه بنیان مرصوصی را بنا نهاد. چه بنیان خطرناکی را ویران کرد و قانع نبود به اینکه چند تا مشروب فروشی یا چند زن بی حجاب را باحجاب کند. بلکه فکر می کردند که حکومت باید بنیانی اسلامی باشد، قرآن حاکم باشد و احکام الهی اجرا شود. حکم غیر اسلامی تصویب نشود و خارجی اینجا حکومت نکند و فرهنگ غربی بچه های ما را متلاشی نکند. همه حرفها بنیانی است.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 258