مبانی اجتهادی فوق العاده امام
حوزه های ما واقعاً باید خود را برای اسلام حکومتی آماده کنند و به آن وضعیتی که در گذشته داشتیم ،قانع نباشند. امروز قطعاً باید حوزه جوابگوی نیازهای حکومت اسلامی باشد.
در زمان پیغمبر، نیاز به اجتهاد به این معنی نبود، حتی در اوایل زمان غیبت صغری هم، اجتهاد به معنای موردنظر مطرح نبود. در زمان شیخ مفید و سیّد مرتضی، قدمهای خوبی برداشته شد و کار بزرگ را شیخ طوسی انجام داد. در آن مقطع، حکومت آل بویه، به مسائل فقهی، حقوقی و اجتماعی نیاز داشت. به همین دلیل علمای شیعه همچون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی وارد صحنه شدند و گامهای بلند و با ارزشی برداشتند و علوم مختلف همچون فقه، اصول و علوم مربوط را عمق بخشیدند، اما پس از این مقطع، دوباره به یک فضای تقلیدی افتادیم و علما به همان نظریات شیخ طوسی اکتفا کردند؛ شبیه آن حالتی که ما در بعضی از مسائل نسبت به حضرت امام داریم.
ایشان کار تازه ای کردند و به فقه و اجتهاد عمق واقعی بخشیدند. با مبانی اسلامی، فقهی، عرفانی و فلسفی و جهان بینی خاص خودشان این تحول را به وجود آوردند؛ به یک معنا کاری شبیه شیخ طوسی کردند. البته از جهات دیگر، امتیازات ایشان خیلی بیشتر است. ممکن است یک نگرانی وجود داشته باشد و آن اینکه ما امام را خاتم المجتهدین بشماریم و اجازه ندهیم در فضای حوزه های علمیّه و اجتهاد کسی بالای حرف ایشان حرف بزند، این تفکر، تفکر درست نیست. در عظمت و احترام امام جای تردید نیست، ارزش امام به این بود که به اجتهاد عمق بخشیدند، شاگردانی تربیت کردند
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 300 و مبانی فوق العاده ای را مطرح کردند ولی ارزش آن به تداوم آن است.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 301