امام، مسائل انسانی را مطرح می کردند
وقتی صدام جنگ را شروع کرد، امام فرمودند: «آنها به دام افتادند، الان باید مسأله عراق را حل کنیم» و در این مسأله جدی بودند. در همین دوره مشکلی داشتیم که که کمتر کسی از آن خبر دارد. امام موافق نبودند که نیروهای ما وارد خاک عراق شوند و در عین حال متوقف کردن جنگ راهم قبول نداشتند، می گفتند: «اگر شما وارد عراق شوید، چند اشکال پیدا می شود:
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 324 اولاً: الان از لحاظ بین المللی موضع بر حق داریم و متجاوز در خاک ماست.
ثانیاً: عربها که متفق نیستند و بعضی با ما هستند، پشت سر صدام قرار می گیرند و کار ما دشوار می شود.
ثالثاً: مردم عراق تصرف سرزمین خود را تحمل نمی کنند و آنهایی که الان با ما هستند، درآن صورت به ما بعنوان متجاوز نگاه می کنند.
رابعاً: مردم بی گناه عراق آسیب می بینند». امام مصلحت نمی دیدند که وارد خاک عراق شویم. از طرف دیگر متوقف شدن جنگ را هم قبول نداشتند؛ به همین علت فرماندهان ارتش و سپاه به خدمت امام رفتند. من هم بودم، یک جلسه طولانی بود. فرماندهان گفتند: اگر حاکمان بغداد مطلّع شوند که ما وارد خاک این کشور نمی شویم، با خیال آسوده علیه ما شرارت خواهند کرد، منطق جنگ این را نمی پسندد. امام مسائل انسانی را مطرح می کردند و می گفتند: «اگر به مردم عراق آسیب برسانیم، برای آنها مشکل خواهد شد». امام اجازه نمی دادند، تا ما هم شهرهای عراق رابزنیم. وقتی که دیدند عراق دارد خیلی شرارت می کند، اجازه دادند، ولی گفتند: «شما باید تا 48 ساعت قبل، اعلام کنید تا هر کس می خواهد، از شهرها بیرون رود». آن جلسه طولانی بود؛ احتمالاً یاداشتهای مربوط به آن هست؛ نتیجه اش آن شد که امام اجازه دادند، به صورت محدود و در مناطقی که مردم عراق نیستند، ما وارد خاک عراق شویم. علت اینکه عملیات رمضان در آن منطقه طراحی شد؛ همین بود. ایشان اجازه دادند که نیروهای ما خود را به دجله برسانند تا اگر روزی قرار باشد کاری بکنیم، فاصله را کوتاه کرده باشیم. در این منطقه مردم نبودند، حتی در عملیات بعدی هم که ما جزیره مجنون و هور را گرفتیم، به این علت بود که آن مناطق سکنه ای نداشت و آنجا هدف نظامی بود. می خواستیم خود را به جاده بصره، به بغداد وصل کنیم؛ بنابراین، امام اصلاً موافق نبودند که آتش بس پذیرفته شود. در همین موقع، که خارجیها می آمدند، گروه هشت نفری هیئت صلح دو بار آمدند، افراد دیگری هم آمدند.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 325