21 بهمن 1357، روز سرنوشت
عصر روز 21 بهمن، ناگهان خبردادند که حکومت نظامی اعلام شده است. آن زمان جزء لحظات حساس ما بود. ما از وقتی مذاکراتمان با دولت بختیار به نتیجه نرسیده بود، انتظار چنین وضعی را داشتیم و احتمال این کار را می دادیم.
لحظه اعلان حکومت نظامی، لحظه اوج ماجرا بود؛ زیرا هر لحظه بعد از آن، نگرانیهای ما بیشتر و بیشتر می شد. به همین دلیل خدمت امام رسیدیم و با ایشان مفصل صحبت کردیم. امام با طمأنینه خاصی فرمودند: «باید بگوییم، مردم فرمان حکومت نظامی را اطاعت نکنند.» این سخن امام بر نگرانیهای جمع ما افزود.
آیت اللّه طالقانی و مهندس بازرگان تأکید داشتند که اگر چنین شود، حتماً حمام خون راه می افتد. به همین دلیل، تلاش کردند که نظر امام را تغییر دهند، اما موفق نشدند. امام تصمیم خودشان را گرفته بودند. بیانیه ای دادند و از ارتشیهایی که به مردم پیوسته بودند، حمایت و تشکر کردند و از بخشی از نیروهای مسلح انتقاد کردند و به مردم گفتند: «اعلامیه امروز حکومت نظامی، خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند.»
مردم نیز به این فرمان امام گردن نهادند و نه تنها به خانه ها نرفتند، بلکه با تجمعهای پراکنده در سطح شهر، علناً مخالفتشان را با حکومت نظامی اعلام کردند و این مقدمه شکست کودتا و حکومت نظامی بود، زیرا به این ترتیب، حکومت نظامی قبل از آنکه اصلاً به اجرا در آید، عملاً لغو شده بود.
این فرمان امام یک ودیعه آسمانی بود. در آن لحظه این تصمیم بسیار سرنوشت ساز بود و باید آن را اوج حرکت و تصمیمات مهم امام در راه هدایت انقلاب دانست. این برخورد یک بار دیگر شخصیت امام را به خوبی نشان می داد که با شجاعت خاص سرنوشت انقلاب را رقم زدند.
از روز 21 بهمن، درگیریهای خونین آغاز شد و تا شب شدت بیشتری گرفت. در شب
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 81 22 بهمن، تلاش ما این بود که امام را قانع کنیم که محل اقامت خود را تغییر بدهند و در دسترس نباشند. طبیعی بود که آن محل بمباران بشود. امام نپذیرفتند. این هر چند تصمیم خطرناکی بود، اما از روحیه خاص و حماسه گرای امام حکایت می کرد.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه 82