پیشگفتار
درباره حضرت امام خمینی - سلام اللَّه علیه - حرفها و گفته های بیشماری بیان شده است. شخصیّت کم نظیر و عزیزالوجودی که با قیام الهی و رهبری انقلاب اسلامی، در مبارزه با طاغوت و رژیم ستمشاهی، نام بلندآوازه انبیای عظام الهی را در ابلاغ رسالت الهی خود به جهانیان زنده ساخت، و بسان جدّ پاک و مطهرش، پیامبر عظیم الشأن اسلام (صلّی اللَّه علیه و آله) ندای توحید را بر دروازه های عالم طنین انداز کرد و حکومتی دینی را در قالب و ساختار «جمهوری اسلامی» بنیانگذاری و تأسیس نمود. اکنون که آن حضرت در جوار رحمت الهی مأوا گزیده است، حسینیه جماران، بیت معظّم و حرم مطهّرش، هر صبح و شام محلّ ذکر و دعا و عبادت مؤمنان است.
آنچه در پیش روی خوانندگان ارجمند قرار دارد، روایتی از سیره طیّبه امام خمینی(س) از لسان مبارک یار صدیق و حواری ایشان، یعنی حضرت آیت اللَّه اکبر هاشمی رفسنجانی می باشد؛ هم او که نگاه به ایشان، تداعی خاطره خمینی کبیر است و گویی با هر نگاه، این امام است که از بهشت به دیدن ما خاکیان آمده است. بدون تردید اطاله کلام در این رابطه، توضیح واضحات بوده و به همین اندازه بسنده می شود.
از آن روز که آیت اللّه هاشمی رفسنجانی در پاییز 1327 هجری شمسی و در 14
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ج سالگی عازم شهر مقدّس قم شد و به صفوف سربازان اسلام و یاران امام زمان ـ عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ ملحق شد، دهها سال می گذرد. از همان سالهای اولیه دوران جوانی و طلبگی، زمینه آشنایی و مراودت و کسب فیض از محضر حاج آقا «روح اللّه » برای ایشان فراهم آمده و به سرعت در شمار اصحاب خاص آن حضرت قرار گرفت.
با جامعه شناسی و نگاهی نافذ به تاریخ پرفراز و نشیب انقلاب اسلامی و با لحاظ رویدادهای سرنوشت ساز دیگر، در لابلای صفحات تاریخ معاصر ایران زمین، می توان به اهمیّت و نقش تأثیرگذار حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی به عنوان معتمد و مشاور امین حضرت امام، در کوران این حوادث واقف شد. در همین رابطه مناسب است تا در این نوشتار از لسان مبارک ایشان درباره حضور فداکارانه ای که در صحنه های گوناگون انقلاب داشته اند، بهره ببریم. آیت اللّه هاشمی رفسنجانی در خصوص این مطلب اظهار می دارند:
من از 27 سالگی تصمیم گرفتم وارد مبارزات بشوم و از آن زمان تصمیم گرفتم خودم را فدای اسلام و انقلاب کنم. من هر چه هستم مال انقلابم؛ و از آن اوّل تا به حال هر وقت، در هر زمانی و دورانی نیاز به فدارکاری بود، و یک جایی کار مهمی بود که از من ساخته بود، وارد شدم. در دوران انقلاب یک زمانی لازم بود مسألۀ فلسطین مطرح بشود و کسی حاضر نبود، زیرا رژیم نسبت به مسأله فلسطین خیلی سخت گیر بود، من در این باره کتاب نوشتم و مطرح کردم و بدترین شکنجه ها را به خاطر این کتاب تحمّل کردم و راضی هستم.
یک وقتی نیز لازم بود وارد مبارزه مسلّحانه بشویم، چون بعد از 15 خرداد روحیه مردم را خرد کرده بودند، باید این روحیه خرد می شد؛ یک روز وارد این مبارزه شدیم و فکر می کردیم بیش از دو سال عمر نخواهیم نکرد؛ زیرا افرادی که مسلّحانه اقدام می کردند معدل [ادامۀ] عمرشان دو سال بود و ما هم با این معیار وارد شدیم و البته آن اتّفاق نیفتاد.
پیش از پیروزی انقلاب در خارج، مشکلاتی بر سر راه مبارزه پیش آمد که برای حل کردن آن به خارج رفتم، پنج تا شش ماه در آنجا ماندم، اختلافاتشان را
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه د حل کردم؛ به نجف، لبنان، امریکا و اروپا رفتم. بین نیروها اتّحاد به وجود آوردم. در بلژیک بودم که خبر رسید گروهی را گرفته اند، آن کسی را که گرفته بودند کسی بود که اگرقرار بود بعدی گیر بیفتد، من بودم. زیرا اگر او اعتراف می کرد نوبت من می شد. دوستان به من گفتند: به ایران نرو. بمان و اینجا را اداره کن.
گفتم فکر می کنم که ایران الان بیشتر احتیاج دارد. ما می رویم آنجا و کار می کنیم حتی اگر در زندان باشد. می دانستم که دستگیر می شوم. با این حال باز گشتم وقتی وارد گمرک بازرگان در مرز ترکیه شدم. مأموران ساواک گذرنامه ام را گرفتند لابد برای بررسی سفرم؛ و دستگیرم نکردند. بخانه آمدم آن روز سراغم نیامدند ولی بعدا" معلوم شد در تمام ده روز زیر نظر بوده ام برای کشف ارتباطات و سند سازی. پس از ده روز دستگیر شدم. و تا سه ماه قبل از پیروزی نهائی انقلاب در زندان بودم.
قبل از انقلاب مردم با مشکل سوخت روبرو بودند. به دستور امام رفتیم و آن روز بدترین مشکل مبارزه را حل کردیم؛بعد از انقلاب مشخص شد گروهکها همه دارای تشکیلات هستند و ما همه تلاش خود را کرده و حزب جمهوری اسلامی را تأسیس کردیم. در شورای انقلاب بودیم، دیدیم وزارت کشور مشکل دارد. سرپرست وزارت کشور شدم و مشکل آنجا را حل کردم. پیروزی بنی صدر در انتخابات، فتنه بزرگی برای کشور شد و ما در مجلس این مسأله را حل کردیم.
در جنگ، عملیات رمضان و والفجر مقدماتی، ناموفق بودند؛ در جبهۀ جنگ به بن بست رسیدیم. مسائل داخلی در نیروهای مسلح پیدا شد که من به فرمان امام مسئولیت فرماندهی جنگ را گرفتم و نمی خواستم یک طلبه فرمانده جنگ باشد که به شخصیتهای نظامی در جبهه ضربه ای وارد شود. من فرمانده جنگ بودم بی نام؛ تا اواخر جنگ. و در تمام عملیات موفق کربلاها، والفجرها، تسخیر فاو، ماووت و غیره، هیچ وقت فرماندهی ام را اعلام نکردیم؛ چون ما برای نام نرفته نبودیم. اما وقتی که ورق برگشت، به هر دلیلی فاو را از ما پس گرفتند، معلوم شد که جنگ به کسی احتیاج دارد که مسئولیّت را بپذیرد و اعلام کند. آنجا دیگر نمی شد. ما موافقت کردیم که امام رسماً واگذاری جانشینی فرماندهی کلّ قوا را اعلام کنند. این زمان، مسئول لازم داشت و معلوم بود که مسئولیت آن سنگین بود.
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ه وقتی مشخص شد بخاطر دخالت آمریکا در جنگ و بکارگیری سلاحهای خطرناک شیمیائی علیه ایران توسط صدام و مشکلات زیاد اقتصادی و مشروط شدن ادامه جنگ از سوی فرماندهی سپاه به تحویل سلاح و امکاناتی که قدرت تأمین آنها نبود باید آتش بس را بپذیریم، بنده و رهبر معظّم انقلاب و آقایان اردبیلی و حاج احمد آقا و نخست وزیر خدمت امام رفتیم و توضیح دادیم که وضع به اینجا رسیده و باید آتش بس را بپذیریم برای امام بسیار مشکل بود که آتش بس را بپذیرند. چون شعار جنگ جنگ تا پیروزی یا مقاومت تا آخرین قطره خون همه گیر بود. من گفتم اگر مصلحت در پذیرش آتش بس است اینجانب فرمانده جنگ و جانشین فرمانده کل قوا هستم. من الان پذیرش آتش بس را اعلام می کنم و بعد شما مرا مؤاخذه کنید. برای اینکه مسأله حل شود. چون همه رأیشان این بود که جنگ باید حل شود. اما بحث این بود که چگونه یک نفر مسئول معرفی بشود و امام از ما جلو زدند. ایشان نامه ای به مجلس فرستادند و خود ایشان با آن بیانیه مسأله را حل کردند و به عهده گرفتند که برای ما واقعاً چیز عجیبی بود. ما فکر نمی کردیم که امام به عهده بگیرند. این وضع من بود.
از سوی دیگر، انجام تکلیف الهی و ابلاغ رسالت تاریخی در روز 14 خرداد 1368 توسط حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی در اعلان نظر امام امّت، درباره صلاحیت و شایستگی حضرت آیت اللّه خامنه ای برای رهبری انقلاب اسلامی، که قرین با «اللّه اکبر» بود، ضمن اینکه «خبرگان رهبری» را در انتخاب رهبری الهی و شایسته برای نظام اسلامی رهنمون گردید، عبادتی عظیم و حسنه باقیه ای است که تا ظهور دولت یار، خیرات و برکات آن نه تنها بر ایران زمین، بلکه شامل حال امّت اسلام و تمامی ملّتهای آزاده خواهد بود.
آری، بی شک ایران اسلامی، نام پر آوازه و میخکوب کننده فرمانده دوران دفاع مقدس و سردار بزرگ سازندگی، «اکبر هاشمی رفسنجانی» را با بزرگی و افتخار بر تارک جبین خود به همراه خواهد داشت.
مناسب است تا در اینجا به فرازی از پیام حکیمانه رهبر عزیز انقلاب اسلامی
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه و حضرت آیت اللّه العظمی خامنه ای ـ دامت برکاته ـ که دربارۀ شخصیّت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی به مناسبت درگذشت والده ایشان مرقوم داشته اند، اشاره کنیم.
معظّم له فرمودند: «آن بانوی گرامی، زنی پارسا و مادری فداکار و برجسته بود و دامان پاک و تربیت شایسته او توانسته بود، فرزند ممتاز و مبارکی را که مایه مباهات و سرافرازی پدر و مادر است، به جامعه و کشور خود، هدیه کند».
نگارنده ـ که به هنگام نگارش این سطور، بیست و پنج ساله می باشد ـ همواره پیگیر مواضع و اندیشه های حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی بوده است؛ که تهیه و تنظیم کتابی درباره حضرت امام خمینی ـ سلام اللّه علیه ـ از لسان مبارک ایشان، ثمره این تلاش است.
بدون تردید این کار کوچک، زمینه ای است تا از نیم قرن جهاد و مبارزه مستمر حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی که در راه اسلام و میهن اسلامی، تا مرز شهادت گام برداشتند، قدردانی کنیم. بعلاوه اینکه در نوع خود، سندی ماندگار و شاهدی صادق و گویا برای محقّقان و آیندگانی است که به دنبال فحص و تحقیق دربارۀ شخصیت الهی حضرت امام خمینی(س) می باشند.
به همین دلیل با استعانت از خداوند متعال و با وجود محدودیّت منابع و نیز تحمّل مشقّتها و سختیهای مرتبط به انجام این کار، به تحقیق مفصّل و همه جانبه ای درباره زندگانی حضرت امام خمینی(س) پرداخته و هم اینک این کتاب نورانی که برآمده از مطالعه بیش از یکصد کتاب مختلف، هزار شماره از دهها مجلّه و مطبوعه گوناگون و نیز ده هزار شماره از روزنامه های کثیرالانتشار از سال 1358 تا اواخر 1383 می باشد؛ در پیش روی خوانندگان عزیز است که امید است موجب شرح صدر و سبب فتوحات باشد.
لازم می دانم به محضر شریف حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی که این بنده کمترین را ـ که می رفت تا دیدار با ایشان به سال بعد موکول شود، خارج از روال معمول ـ به حضور پذیرفته و مورد تفقّد پدرانه خویش قرار داده و با ارائه ارشادات و نکات لازم،
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ز این اثر را تأیید فرمودند، نهایت خضوع و امتنان را ابراز کنم.
شایان ذکر است که حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی پس از مطالعه نسخه اولیّه این کتاب که برای تأیید و ملاحظه، محضر ایشان ارسال داشته بودم، با تعبیر از آن به عنوان یک «اثر ماندگار درباره امام»، در ضمن صحبت، به فرصت اندکی که داشته اند اشاره کرده، فرمودند که: این کتاب را در ماشین گذاشته در فاصله منزل تا محل کار، به مطالعه آن می پرداختم.
ایشان با ابراز رضایت از کار انجام گرفته، از اینکه نگارنده در مقدمه این اثر از ایشان تعریف و تمجید کرده است، خواستار اصلاح مقدمه و حذف مطالبی که به نحوی متضمّن تعریف و تمجید از ایشان است، شدند و هر چه بنده اصرار بر عدم تغییر در مقدمه کردم، ایشان بیشتر امتناع ورزیدند؛ در نهایت، اطاعت امر نموده و این نوشته را بازنویسی کردم.
نکته لازم به ذکر دیگر اینکه هنگامی که آیت اللّه هاشمی رفسنجانی مشغول ارائه نکات و رهنمودهای لازم درباره مطالب این کتاب بودند، به هنگام بیان یکی از بخشهای این کتاب ـ که درباره ارتباط امام امّت با حضرت آیت اللّه خامنه ای است، متوجه شوق عجیب و ارادت زایدالوصف ایشان نسبت به رهبر معظّم انقلاب، از نزدیک شدم؛ به گونه ای که شاهد تغییر لحن صدا و گفتار ایشان در این خصوص و در بیان این موضوع بودم. مایل بودند که در این باره مطالب بیشتری گنجانده شود؛ که بحمد اللّه پس از این دیدار به نکات دیگری دست یافته و به این کتاب افزودم. اگر چه حکایت شیدایی این دو یار و حواریّ امام سخنی به بلندای آفتاب دارد، اما ذکر این مطلب خالی از لطف نیست.
آیت اللّه هاشمی رفسنجانی در پاسخ به این سؤال که صرف نظر از اینکه برخی از افراد افراطی گروههای به اصطلاح چپ امروزی یا اصلاح طلب از جنابعالی انتقاد
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ح می کنند، برخی از نیروهای ارزشی می گویند که بعضی برنامه های دولت شما، عدول از خط امام بود که بعدها باعث رنجش خاطر مقام معظم رهبری شد؛ اظهار می دارند که: «امام و رهبری آنقدر برای من عزیز هستند که فکر می کنم نیازی به جواب دادن به این سؤال نیست، ولی چون قرار گذاشتیم که به شبهات پاسخ دهیم، می گویم. از درگاه خداوند استمداد می طلبم تا استناد به سخنان این دو بزرگوار حمل بر خودستایی نشود. هدف فقط بیان واقعیتهاست. اگر بناست به این منابع معتبر و مقدس استناد شود، نمونه هایی را ذکر می کنم. بعید می دانم که اظهارات و رفتار امام درباره من بر کسی پوشیده باشد...
درباره رهبر معظم انقلاب هم مطلب از اینها بالاتر است. آیا جمله معروف «هیچ کس برای من هاشمی نمی شود» آن هم در پایان دوره 8 ساله ریاست جمهوری من، برای شما معنای خاصی ندارد؟ اینکه ایشان لقب «دولت کریمه» را به دلیل خدمات انجام شده به دولت سازندگی دادند که در اصل برای دولت امام زمان(عج) در نظر گرفته شده و ارزش گذاریهایی که بارها ایشان از خدمات دولت کردند، چیزهایی نیست که به آسانی از حافظه تاریخ محو شود. اگر منتقدان در هر چیز دیگری تردید دارند، نمی توانند این که مرا برای مسئولیت اداره مجمع تشخیص مصلحت نظام که اهمیّت و حساسیّت آن بر شما پوشیده نیست، مناسب تشخیص داده اند، منکر باشند.
مسأله ای مهم را که تاکنون به جز یک مورد، در جایی عنوان نشده است، برای شما می گویم. بنا بود، من در مراسمی که برای شهدا در یزد برگزار شده بود، سخنرانی کنم. آقای راشد یزدی، مسئول بنیاد شهید آن روز یزد که مورد اعتماد و عنایت رهبری است، در سخنان قبل از صحبت گفتند که به گوش خودشان از زبان آیت اللّه خامنه ای شنیده اند که فرموده اند: از خدا خواسته اند، اگر مقدّر است که آسیبی به هاشمی برسد و انقلاب از خدمات او محروم شود، آن آسیب به ایشان برسد و الفاظی که بهتر است بیان نشود و می توانید از خود آقای راشد یزدی که الان در مشهد هستند، بپرسید یا به نوار ضبط شده آن روز مراجعه کنید. البته ارادت خاص من به امام و رهبری هم بر کسی پوشیده نیست و نیاز به استدلال و سند ندارد. از کسانی که این حرفها را مطرح می کنند، می پرسم که
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ط ندیده گرفتن اینهمه مطالب صریح، گویا و چسبیدن به مطالب کلی که ربطی به اهداف شما ندارد و سوءاستفاده از آن، برای نشان دادن جدایی من از راه امام و رهبری، ناروا، انحراف و جفای به تاریخ نیست؟»
نکته با اهمیت دیگر اینکه این بنده، اگر چه از سالها قبل به لطافت روح و عظمت وجودی آیت اللّه هاشمی رفسنجانی پی برده بودم و اگر چه، این اولین باری نبود که ایشان را از نزدیک زیارت می کردم، اما در این دیدار آنچه را که می دانستم، برایم ملموس تر شد.
داستان از این قرار است که وقتی بنده خطاب به ایشان به نامردی کسانی که نسبت به ایشان انواع تهمتها و ناسزاها را روا داشتند و امروز از امام و رهبری فاصله گرفته اند، اشاره کردم، ایشان نگاه عمیق و نافذ خود را در حالی که تسبیحی در دست داشتند، برای چند لحظه به پایین افکنده و سپس دوباره به این بنده کمترین نگاه کرده و با کمال آرامش، در حالی که از لحن گفتارشان می شد، تلاطم درونی سینه مبارکشان را که صندوقچه اسرار نظام است، به وضوح احساس کرد؛ فرمودند:
ما از اول دوران مبارزه و از اوایل انقلاب، در معرض ترور و انواع تهمتها بوده ایم.
اگر چه ایشان در ادامه با همان خنده همیشگی خود به این بحث ادامه ندادند که این حاکی از روح جوانمردی و فتوت ایشان است.
در خاتمه، لازم می دانم از همکاری برادر گرامی، جناب آقای مهندس محسن هاشمی، فرزند گرامی حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی، که نسخه اولیه این کتاب را به استحضار مبارک والد معظّم و بزرگوارشان، رسانیده و نیز از سرکار خانم بنی هاشمیان، در دفتر نشر معارف انقلاب، که مساعدتهای فراوانی در به فرجام رسیدن این اثر مبذول داشتند، صمیمانه سپاسگذاری کنم.
از برادران عزیز دست اندرکار در ساختمان قدس (کاخ مرمر) و تیم حفاظتی آن، و نیز برادر گرامی جناب آقای مهندس سلیمانی مدیر کل روابط عمومی مجمع تشخیص مصلحت نظام و عزیزان همکارشان در آن مجموعه که با این بنده کمترین، با وجود تراکم
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ی برنامه ها و جلسات، همکاری بی شائبه ای داشته، خاصّه در مواردی که مستلزم تصدیع و کسب نظر حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی بوده و ایشان نیز ارائه طریق فرموده و موجبات تسریع و پیشبرد در روند امور مربوط به انجام این اثر را فراهم داشتند، صمیمانه قدردانی می نمایم و برای این عزیزان که شب و روز و بطور خستگی ناپذیر به خدمت و پاسداری از وجود عزیز و گرانمایه حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی همّت می گمارند، آرزوی تندرستی و کامیابی در زندگانی را از خداوند منّان خواستارم.
از مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی ـ سلام اللّه علیه ـ بویژه جناب آقای دکتر حمید انصاری که با در اولویّت قرار دادن چاپ این اثر، موجبات تسهیل و نشر آن را فراهم داشتند، نهایت تشکر و قدردانی را می نمایم.
اینجانب ناصیه خضوع و جَبهه شکر و خشوع، به درگاه بلند مرتبه و عزّ ربوبی نهاده، بقای وجود شریف و سلامتی و تندرستی شهید زنده و ذخیره الهی انقلاب، حضرت آیت اللّه هاشمی رفسنجانی را در راه خدمت به اسلام عزیز و ایران سرافراز، از خداوند سبحان ـ جلّت عظمته ـ مسئلت می دارم.
والسّلام علینا و علی عباد اللّه الصالحین
و آخر دعونا أن الحمدللّه ربّ العالمین
عبدالرزاق اهوازی
22 / بهمن ماه / 1383
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ک
کتابامام خمینی (س) به روایت آیت الله هاشمی رفسنجانیصفحه ل