امام در انجام کارهای مباح یا مستحب و یا مکروه دیگران خیلی کاری نداشتند ولی برعکس در واجبات و محرمات واقعاً برخورد شدید می کردند. یک سال من از اول ماه محرم لباسم قرمز بود، امام در روز عاشورا مرا صدا کردند و گفتند: خوب است امروز این لباست را عوض کنی. من هم گفتم چَشم و عوض کردم، بعد به ایشان به صورت کنایه گفتم: این لباس خوبه؟ که ببینم باز ایراد می گیرند ولی
ایشان گفتند: بیا و هر چه پول توی قبای من هست مال تو. من هم در جیب قبای ایشان دست کردم و دیدم سی تومان است، امام همۀ پول را به من دادند و این به خاطر دستور و خواهش ایشان بود که من راحت انجام دادم.