مدتی بود که من زیاد درس می خواندم و تفریح هم کم داشتم، آقا این موضوع را شنیده بودند. روزی ایشان با نصیحت فرمودند که: همان طوری که درس بی عمل یا بی تقوا هیچ فایده ای ندارد درس بی تفریح هم فایده ندارد. سپس از تفریحات بچگی خودشان در خمین تعریف کردند که: فاصله مدرسۀ ما تا خانه مان دور بود در زمستان توی برف به مدرسه می رفتیم. وقتی معلم نمی آمد خیلی خوشحال می شدیم و فوری برمی گشتیم و برف بازی می کردیم. و چند نوع از بازیهایشان مثل بازی خرپشتک را تعریف کردند.