یک بار به خانم گفتم: خیلی خوب است که بچه هایتان حسابی به شما احترام می گذارند. خانم گفتند: این را من از آقا دارم. آقا خودشان خیلی رعایت می کردند و نمی گذاشتند بچه ها به من بی احترامی کنند. یک بار به مادرت ـ وقتی که بچه بود ـ گفتم از داخل آشپزخانه چیزی بیاور. گفت: نمی خواهم. آن وقت آقا شروع کرد دنبال او دویدن که: حالا دیگر تو روی مادرت می ایستی؟