من از بچگی خیلی ساکت بودم. خانم می گفتند: در تمام دوران زندگی ات یک مرتبه هم پدرت تو را دعوا نکرد. فقط یک بار انگشتت را توی ماست زدی، آقا با قلمی که در دستش بود روی دست تو زد و این برای تو کافی بود که دیگر هیچ وقت این کار را نکنی.