احکام شکّ
شکّ یا در اصل نماز است و یا در اجزای آن و یا در رکعت های آن:
مسأله 1 ـ کسی که در نماز شک کند به این صورت که نداند نماز را خوانده است یا نه، چنانچه شکّش بعد از گذشتن وقت نماز باشد به شک اعتنا نمی کند و بنا را بر خواندن نماز می گذارد. و اگر قبل از گذشتن وقت باشد، نماز را می خواند. و ظن (گمان) به خواندن و نخواندن نماز در اینجا در حکم شک است.
مسأله 2 ـ اگر بداند که نماز عصر را خوانده است و نداند که آیا نماز ظهر را هم خوانده یا نه، احتیاط (واجب) بلکه اقوی آن است که خواندن نماز ظهر واجب است، حتی در جایی که از وقت به جز مقدار مخصوص به نماز عصر باقی نمانده باشد. البته اگر از وقت، به جز این مقدار (وقت خاص نماز عصر) باقی نباشد و بداند که نماز عصر را نخوانده است و نسبت به خواندن نماز ظهر در شک باشد، باید نماز عصر را بخواند و به شک در نماز ظهر اعتنا نکند (و بنا را بر خواندن نماز ظهر بگذارد) ولی اگر در همین صورت، در خواندن نماز عصر شک داشته باشد، باید نماز عصر را (در همین وقت خاص خودش) بخواند و احتیاط (واجب) آن است که نماز ظهر را قضا نماید. وهمچنین است حکم این صوری که گذشت نسبت به نماز مغرب و عشا.
مسأله 3 ـ اگر شک کند که وقت باقی مانده است یا نه، حکم به بقای وقت می شود.
مسأله 4 ـ اگر در اثنای نماز عصر شک کند که آیا نماز ظهر را خوانده است یا نه، چنانچه در وقت خاص عصر است، بنا را بر خواندن نماز ظهر می گذارد و اگر در وقت مشترک (بین نماز ظهر و عصر) باشد، بنا را بر نخواندن نماز ظهر می گذارد و از
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 223 نیّت نماز عصر به نماز ظهر عدول می کند.
مسأله 5 ـ اگر بداند که یکی از دو نماز ظهر و عصر را خوانده است ولکن نمی داند که مشخّصاً کدام یک از آن ها را خوانده، اگر در وقت خاص عصر باشد، نماز عصر را می خواند و بنابر احتیاط نماز ظهر را قضا می نماید و اگر در وقت مشترک باشد، یک نماز چهار رکعتی به قصد ما فی الذمّه می خواند. و اگر بداند که یکی از دو نماز مغرب و عشا را خوانده است، چنانچه در وقت خاص عشا باشد، نماز عشا را می خواند و احتیاطاً نماز مغرب را قضا می نماید و اگر در وقت مشترک باشد، هر دو را می خواند.
مسأله 6 ـ در صورتی به شک در نماز بعد از گذشتن وقت نباید اعتنا کند و بنا را بر انجام آن بگذارد که شک او بعد از گذشتن وقت پیدا شود، بنا بر این اگر کسی در اثنای وقت در خواندن نماز شک نماید و فراموش کند که نماز را بخواند تا این که وقت بگذرد، قضای نماز واجب است.
مسأله 7 ـ اگر در خواندن نماز شک کند و معتقد باشد که شکش بعد از وقت است، سپس بعد از وقت معلوم شود که شک او در اثنای وقت بوده است، باید نماز را قضا کند، برخلاف عکس آن، به این که در حال شک در خواندن نماز، معتقد باشد که وقت باقی است و عمداً یا سهواً نماز را نخواند، سپس معلوم شود که شک او در خارج از وقت بوده است، که قضا بر او واجب نیست.
مسأله 8 ـ حکم کثیر الشک (کسی که در خواندن و نخواندن نماز زیاد شک می کند) مانند حکم غیر او است، پس تفصیل بین این که شک او در وقت باشد یا خارج از وقت، در بارۀ کثیر الشک هم جاری است. اما شخص وسواسی، ظاهر این است که نباید به شک اعتنا کند هر چند که در وقت باشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 224