واجبات طواف
واجبات طواف دو قسم است: اول در شرایط آن است، و آن ها چند چیز است:
اول: نیّت؛ با همان شرایطی که در احرام گذشت.
دوم: طهارت از حدث اکبر و اصغر؛ بنا بر این از جنب و حائض و از کسی که محدث به حدث اصغر است صحیح نمی باشد، و بین عالم و جاهل و فراموش کننده فرقی نیست.
مسأله 1 ـ اگر در اثنای طواف، حدث اصغری از او سربزند؛ پس اگر بعد از تمام کردن شوط چهارم باشد باید وضو بگیرد و بقیۀ طواف را به جا آورد و صحیح است. و اگر قبل از تمام کردن شوط چهارم است احتیاط (واجب) آن است که طواف را با وضو تمام کند و (دوباره) اعاده نماید. و اگر حدث اکبر از او سر بزند باید فوراً از مسجد خارج شود و بعد از غسل، طواف را در صورتی که چهار شوط را تمام نکرده باشد، اعاده نماید، وگرنه همان را تمام کند.
مسأله 2 ـ اگر از طهارت با آب عذر داشته باشد باید بدل از وضو یا غسل، تیمّم نماید و احتیاط (واجب) آن است که در صورت امید داشتن به برطرف شدن عذر، تا تنگ شدن وقت صبر نماید.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 489 مسأله 3 ـ اگر در اثنای طواف در این که وضو داشته است شک کند؛ پس اگر بعد از تمام شدن شوط چهارم باشد باید وضو بگیرد و طوافش را تمام نماید و صحیح است، وگرنه احتیاط (واجب) آن است که آن را تمام کند سپس اعاده نماید. و اگر در اثنای طواف در این که از حدث اکبر غسل نموده شک کند واجب است فوراً (از مسجد) خارج شود، پس اگر شوط چهارم را تمام کرده سپس شک نموده است، باید بعد از غسل، طواف را تمام کند و صحیح است، و احتیاط (مستحب) اعادۀ آن است. و اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم این شک پیدا شده است باید بعد از غسل طواف را اعاده نماید. و اگر بعد از طواف شک نماید نباید اعتنا کند، و برای اعمال بعدی تحصیل طهارت می نماید.
سوم: طهارت بدن و لباس؛ و احتیاط (واجب) آن است که از آنچه در نماز عفو شده ـ مثل خون کمتر از یک درهم و چیزی که نماز با آن تمام نیست حتی انگشتر ـ اجتناب نماید و اما خون قروح و جروح پس اگر تطهیر آن موجب حرج بر او باشد واجب نیست، و احتیاط (واجب) آن است که با امید این که تطهیر بدون حرج برای او ممکن شود، به شرطی که وقت ضیق نشود طواف را تأخیر بیندازد، چنان که احتیاط (واجب) آن است که در صورت امکان لباس را تطهیر یا تعویض کند.
مسأله 4 ـ اگر بعد از طواف بداند که لباس یا بدنش در حال طواف نجس بوده اصح آن است که طوافش صحیح است. و اگر قبل از طواف در طهارت بدن و لباس شک داشته باشد، طواف با آن ها جایز و صحیح است، مگر این که نجس بودن آن ها را بداند و در پاک شدن آن ها شک داشته باشد.
مسأله 5 ـ اگر در اثنای طواف نجاستی به او برسد باید بعد از این که آن را تطهیر نمود طوافش را تمام نماید و صحیح است و همچنین است اگر نجاستی را ببیند و احتمال بدهد که در همان حال پیدا شده است، ولی اگر بداند که آن نجاست از اول طواف بوده احتیاط (واجب) آن است که بعد از تطهیر، طواف را تمام کند سپس طواف را اعاده نماید، مخصوصاً اگر زمان تطهیر آن طول بکشد، بنا بر این در این صورت احتیاط (واجب) این است که بعد از تمام کردن طواف، نماز طواف را بخواند سپس طواف و نماز را اعاده نماید
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 490 و در این احتیاط، فرقی بین تمام کردن شوط چهارم و تمام نکردن آن نیست.
مسأله 6 ـ اگر طهارت را فراموش کند و بعد از طواف یا در اثنای آن یادش بیاید، احتیاط (واجب) اعادۀ آن است.
چهارم: این که ختنه شده باشد؛ و این شرط در مردان است نه زنان و احتیاط (واجب) رعایت آن در اطفال است، پس اگر طفلی که ختنه نشده به دستور ولیّش محرم شود یا ولیّش او را محرم نماید، احرامش صحیح است و طوافش بنابر احتیاط (واجب) صحیح نیست، پس اگر به احرام حج محرم شده باشد زن ها بنابر احتیاط (واجب) بر او حرام می باشند (چون طواف نساء او باطل است) و در صورتی که ختنه شود و طواف نساء به جا آورد یا برای طواف برایش نایب گرفته شود، زن ها برای او حلال می شوند. و اگر طفل به صورت ختنه شده متولد شود طوافش صحیح است.
پنجم: پوشاندن عورت؛ پس اگر بدون ستر عورت طواف نماید طوافش باطل است و چیزی که عورت را می پوشاند باید مباح باشد، پس طواف با غصبی صحیح نیست، بلکه بنابر احتیاط (واجب) در صورتی که غیر از ساتر چیزی از بقیۀ لباس هایش غصبی باشد طوافش صحیح نیست.
ششم: بودن موالات عرفی بین شوط ها بنابر احتیاط (واجب) به این معنی که بین شوط ها طوری فاصله نیندازد که آن را از صورت طواف واحد خارج کند.
قسم دوم: (از واجبات طواف) چیزهایی است که جزء حقیقت طواف شمرده شده است، ولیکن بعضی از آن ها از قبیل شرط می باشند و مطلب سهل است و آن ها چند چیز است:
اول: ابتدا نمودن به حجرالاسود، و این با شروع کردن از حجرالاسود چه از اول یا وسط یا آخر آن حاصل می شود.
دوم: خاتمه دادن به حجرالاسود، و در هر شوطی واجب است از همان جایی که شروع نموده به همان جا ختم نماید و به این صورت یک شوط تمام می شود. و این دو شرط (اول و دوم) با شروع نمودن به طواف از جزئی از حجرالاسود و هفت شوط دور زدن و پایان دادن طواف در آن جایی که از آن جا شروع نموده بود حاصل می شوند. و آنچه را که بعضی از وسواسی ها و بعضی از نادان ها از کارهایی که موجب وهن برمذهب حقّ
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 491 می شود به جا می آورند واجب نیست، بلکه جایز نیست، بلکه اگر چنین کرد در صحیح بودن طوافش اشکال است.
مسأله 7 ـ توقف کردن در هرشوطی واجب نیست، و آنچه را که بعضی از نادان ها به جا می آورند، که می ایستند جلو عقب می روند به طوری که موجب وهن برمذهب می شود جایز نیست.
سوم: طواف نمودن با طرف چپ؛ به این که کعبۀ معظّمه در حال طواف در طرف چپ او قرار بگیرد. و واجب نیست که بیت شریف در تمام حالات طواف محاذی حقیقی دوش او باشد، پس اگر در وقتی که به حِجر اسماعیل علیه السلاممی رسد مختصری انحراف پیدا کند، اگرچه بیت متمایل به پشت سر او شود ولیکن دور زدن او بر طبق متعارف باشد، طوافش صحیح است و همچنین است اگر این مختصر انحراف هنگام گذشتن از زاویه های بیت پیدا شود، به شرط آن که دور زدن به نحو متعارف باشد همان گونه که سایر مسلمین انجام می دهند، اشکالی ندارد.
مسأله 8 ـ احتیاط به این که بیت در تمام حالات طواف به طرف کتف چپ او باشد اگرچه خیلی ضعیف است و اشخاص جاهل و عوام در صورتی که موجب شهرت (انگشت نما شدن) و وهن مذهب شود، باید از آن اجتناب نمایند، لیکن اگر شخص عالم و عاقلی بخواهد احتیاط کند به نحوی که مخالف تقیّه یا موجب شهرت نباشد مانعی ندارد.
مسأله 9 ـ اگر در بعضی از اجزای شوطش خلاف متعارف، طواف نماید ـ مثل این که به واسطۀ ازدحام جمعیّت صورتش رو به کعبه یا پشتش به کعبه شود، یا برعکس متعارف، با پشت طواف نماید ـ واجب است آن را جبران کند و اکتفا به آن جایز نیست.
مسأله 10 ـ اگر به واسطۀ ازدحام جمعیت، اختیار از او در طوافش گرفته شد و بی اختیار طواف کرد ولو این که بیت در طرف چپ او باشد، واجب است آن را جبران کند و با اختیار به جا آورد و اکتفا به آنچه که انجام داده جایز نیست.
مسأله 11 ـ طواف به هرنحو از تند و کند بودن چه به صورت پیاده و چه سواره صحیح است، لیکن بهتر آن است که پیادۀ معتدل باشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 492 چهارم: داخل نمودن حجر اسماعیل علیه السلام در طواف؛ بنا بر این در طواف به دور بیت ازبیرون حجر اسماعیل طواف می نماید، پس اگر از داخل حجر اسماعیل یا روی دیوار آن طواف نماید طوافش باطل و اعادۀ آن واجب است. و اگر عمداً چنین کند حکم آن مانند حکم کسی است که عمداً طواف را باطل نموده است، چنان که گذشت. و اگر سهواً باشد حکمش حکم کسی است که طواف را سهواً باطل نموده است. و اگر در بعضی از شوط ها (از این شرط) تخلف نمود احتیاط (واجب) اعادۀ آن شوط است، و ظاهر این است که لازم نیست طواف را اعاده نماید اگرچه احوط (استحبابی) است.
پنجم: این که طواف بین بیت و مقام ابراهیم علیه السلام و در بقیۀ اطراف بیت به مقدار فاصلۀ بین آن دو باشد، پس فاصله را بیشتر از این مقدار نکند، و گفته اند که: فاصلۀ بین مقام و بیت، بیست و شش ذراع و نیم است، پس باید طواف در همۀ اطراف در بیشتر از این مقدار نباشد.
مسأله 12 ـ جایز نیست که مقام ابراهیم علیه السلام را در طوافش داخل نماید، پس اگر آن را داخل طواف نمود باطل می شود؛ و اگر در قسمتی از طواف، مقام را داخل طواف کرد همان را اعاده می نماید. و احتیاط (مستحب) آن است که بعد از آن که همان دور را با بیرون قرار دادن مقام از طواف، تمام کرد، طواف را اعاده کند.
مسأله 13 ـ پشت حجر اسماعیل به اندازۀ حجر، محل طواف تنگ می شود، و گفته اند که: آن جا تقریباً شش ذراع و نیم باقی می ماند، پس واجب است که از این حد تجاوز نکند و اگر تخلّف کرد همان جزء را در حد اعاده نماید.
ششم: بیرون بودن طواف کننده از دیوار بیت و پایۀ آن؛ پس اگر روی آن ها راه رود جایز نیست و باید آن را جبران کند، چنان که اگر روی دیوارهای حجر راه رود واجب است جبران کند و آن جزء را اعاده نماید. و دست گذاشتن روی دیوار بیت در طرف شاذروان اشکالی ندارد و بهتر آن است که آن را ترک نماید.
هفتم: آن که طوافش هفت دور باشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 493 مسأله 14 ـ اگر قصد کند که بیشتر از هفت دور یا کمتر از آن طواف کند طوافش باطل است ولو این که آن را هفت دور تمام کند. و احتیاط (واجب) آن است که کسی که حکم را نمی داند، بلکه کسی که سهو کرده و شخص غافل، در وجوب اعاده به شخصی که عمداً چنین قصدی کرده ملحق شود.
مسأله 15 ـ اگر خیال کند که بعد از هفت شوط واجب، یک شوط مستحب است و قصد کرد هفت شوط را که انجام داد یک شوط دیگر که مستحب است بیاورد، طوافش صحیح است.
مسأله 16 ـ اگر سهواً از طوافش کم کند پس اگر از نصف گذشته است اقوی آن است که باید آن را تمام کند، مگر این که کار زیادی در بین آن واقع شده باشد، که در این صورت احتیاط (واجب) تمام کردن آن و اعادۀ آن است، و اگر از نصف نگذشته باشد طواف را اعاده می کند، لیکن احتیاط (مستحب) آن است که آن را تمام کرده و (سپس) اعاده کند.
مسأله 17 ـ اگر نقص طواف یادش نیاید مگر پس از این که مثلاً به وطنش برگردد درصورت امکان واجب است برای از نو به جا آوردن طواف، به مکه برگردد و در صورتی که ممکن نباشد یا موجب حرج باشد، واجب است کسی را نایب بگیرد و احتیاط (مستحب) تمام کردن آن، سپس اعادۀ آن است.
مسأله 18 ـ اگر سهواً برهفت دور بیفزاید پس اگر زیادی کمتر از یک شوط است باید آن را رها کند و طوافش صحیح است. و اگر زیادی یک شوط یا بیشتر باشد احتیاط (واجب) آن است که آن را با قصد قربت بدون تعیین وجوب یا استحباب به هفت شوط برساند و قبل از سعی دو رکعت نماز بخواند و آن ها را برای طواف فریضه قرار دهد بدون آن که برای طواف اول یا دوم بودن را معیّن کند و بعد از سعی دو رکعت نماز برای غیر فریضه بخواند.
مسأله 19 ـ رها کردن طواف مستحبی بدون عذر جایز است و همچنین است طواف واجب بنابر اقوی، ولی احتیاط (مستحب) آن است که آن را رها ننماید، به این معنی که آن را رها کند بدون آن که برگردد تا آن جا که موالات عرفی از دست برود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 494 مسأله 20 ـ اگر طوافش را قطع نماید و منافی ـ حتی مانند فاصله طولانی ـ به جا نیاورده باشد آن را تمام می کند و طوافش صحیح است، و اگر منافی به جا آورده باشد پس اگر بعد از دور چهارم طوافش را قطع نموده باشد احتیاط (واجب) آن است که آن را تمام نماید و اعاده اش کند.
مسأله 21 ـ اگر در بین طوافش عذری از قبیل بیماری یا حدثی بدون اختیار پیدا شود پس اگر بعد از تمام شدن دور چهارم باشد بعد از برطرف شدن عذر آن را تمام می کند و صحیح است، وگرنه باید اعاده اش نماید.
مسأله 22 ـ اگر بعد از طواف و انصراف از آن، در زیاد شدن شوط ها شک نماید اعتنا نمی کند و بنابر صحت می گذارد، و اگر در کم شدن شوط ها شک نماید همچنین است (که به شکش اعتنا نمی کند) ولی دارای اشکال است، پس احتیاط ترک نشود. و اگر بعد از طواف در صحت طواف شک کند از جهت این که شک دارد که با نبود شرط یا وجود مانع طواف نموده است، بنا را بر صحت می گذارد، حتی در صورتی هم که قبل از انصراف پیدا کردن (از طواف) بعد از آن که هفت شوط را بدون کم و زیاد در خاطر داشته باشد، برایش شک حادث شود.
مسأله 23 ـ هرگاه بعد از رسیدن به حجرالاسود در این که برطوافش اضافه نموده است شک نماید، بنا را بر صحت می گذارد. و اگر قبل از رسیدن (به حجرالاسود) در آن دور که در دست دارد شک نماید که مثلاً این دور هفتم است یا هشتم، طوافش باطل است. و اگر در آخر یا وسط دور شک کند که آیا این دور هفتم است یا ششم یا غیر آن از صورت های کمبود، طوافش باطل است.
مسأله 24 ـ کسی که در عدد دورها زیاد شک می کند، نباید به شکّش اعتنا کند و احتیاط (مستحب) آن است که شخص مورد اطمینانی را برای حفظ نمودن دورها، نایب بگیرد؛ و گمان در عدد دورها در حکم شک است.
مسأله 25 ـ اگر در حال سعی بداند که طواف را انجام نداده باید سعی را قطع کند و طواف را به جا آورد، سپس سعی را اعاده نماید. و اگر بداند که طوافش ناقص است باید
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 495 سعی را قطع کند و کمبود طوافش را تکمیل کند و برگردد مابقی سعی را به جا آورد و صحیح است، لیکن احتیاط (مستحب) در این صورت آن است در صورتی که کمتر از چهار دور طواف نموده است، آن را تمام کند و اعاده نماید. و همچنین است اگر کمتر از چهار دور سعی نموده باشد سپس یادش بیاید (که بقیۀ سعی را تمام و بعد اعاده نماید).
مسأله 26 ـ سخن گفتن و خندیدن و خواندن شعر ضرری به طوافش نمی رساند، لیکن این ها مکروه می باشند. و در طواف، قرائت قرآن و دعا و ذکر خدای متعال مستحب است.
مسأله 27 ـ در حال طواف واجب نیست که صفحۀ صورت به جلو باشد، بلکه جایز است که با صفحۀ صورت به طرف راست و چپ و عقب تمایل پیدا کند. و جایز است که طواف را رها کند و بیت را ببوسد و برای اتمام طواف برگردد. چنان که نشستن و دراز کشیدن در بین طواف به اندازه ای که به موالات عُرفی ضرر نرساند جایز است وگرنه احتیاط (واجب) آن است که آن را تمام و اعاده نماید.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 496