نماز مسافر
بر مسافر واجب است نمازهای چهار رکعتی را با شرایطی که خواهد آمد قصر (شکسته) بخواند، اما نماز صبح و مغرب قصر ندارند و در قصر خواندن برای مسافر، اموری معتبر است:
یکی از آن ها: مسافت است که عبارت است از هشت فرسخ ممتد در جهت رفت یا در جهت برگشت یا آن که مجموع رفت و برگشت روی هم هشت فرسخ شود، به شرط آن که رفتن کمتر از چهار فرسخ نباشد ـ چه برگشتش به رفتنش متّصل باشد و بین رفت و برگشت را با یک شب یا بیشتر ماندن، قطع نکند یا قطع بکند ولی نه به صورتی که اقامت قاطع سفر محقق شود و نه آن که چیز دیگری که سفر را قطع می کند حاصل شود ـ که نماز را قصر می خواند و روزه را افطار می کند، ولی احتیاط (مستحب) شدید، در صورت آخری (که بین رفت و برگشت در جایی بماند) این است که علاوه بر آن، نماز را تمام بخواند (و روزه هم بگیرد) و روزه را قضا نماید.
مسأله 1 ـ فرسخ سه میل است و میل چهار هزار ذراع دست است که طول آن (ذراع دست) به پهنای بیست و چهار انگشت است و هر انگشتی به پهنای هفت جو می باشد و
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 279 هر جوی به پهنای هفت مو از موهای متوسط اسب برزون است. و اگر مسافت از این مقدار ـ هرچند اندکی ـ کمتر باشد، نماز تمام است.
مسأله 2 ـ اگر رفتن پنج فرسخ و برگشتن سه فرسخ باشد، واجب است قصر بخواند، ولی اگر رفتن سه فرسخ وبرگشتن پنج فرسخ باشد، باید تمام بخواند. و اگر در مسافت کمتر از چهار فرسخ، چند بار رفت و آمد کند به طوری که مجموع آن ها هشت فرسخ یا بیشتر شود، نباید قصر بخواند، اگرچه از حد ترخّص خارج شده باشد. بنا بر این در تلفیق (رفت و برگشت) در صورتی نماز شکسته می شود که مجموع یک رفتن و یک برگشتن هشت فرسخ شود.
مسأله 3 ـ اگر شهری دو راه داشته باشد که راه دورتر به اندازه مسافت باشد و راه نزدیک تر به این اندازه نباشد، چنانچه مسافر از راه دورتر برود، باید نماز را شکسته بخواند و اگر از راه نزدیک تر برود باید نماز را تمام بخواند. و اگر از راه نزدیک تر که کمتر از چهار فرسخ است برود، اگرچه از راه دورتر برگردد و مجموع رفت و برگشت هشت فرسخ بشود باید نمازش را تمام بخواند.
مسأله 4 ـ مبدأ محاسبۀ مسافت، دیوار شهر است و در جایی که دیوار و حصار ندارد، آخرین خانه، ابتدای مسافت به شمار می رود. و این معیار در غیر شهرهایی است که به طور خارق العاده بزرگ هستند و اما مبدأ محاسبۀ مسافت در این گونه شهرها، چنان که محلّه های آن مانند روستاهای نزدیک به یکدیگر، از هم جدا باشند، آخر محلّه است، وگرنه مورد اشکال است، مثل آن که محلّه ها به هم پیوسته باشند، پس در جایی که اگر از آخر شهر حساب کند به حد مسافت نمی رسد و اگر از خانه اش حساب کند به آن حد می رسد، احتیاط (مستحب) آن است که هم شکسته بخواند وهم تمام، اگرچه بعید نیست گفته شود که ابتدای مسافت در چنین موردی از منزلش می باشد.
مسأله 5 ـ اگر کسی بخواهد به شهری برود و در مسافت بودن آن شک دارد یا معتقد است که به اندازۀ مسافت نیست، سپس در اثنای رفتن معلوم شود که مسافت است، باید نماز را شکسته بخواند، اگرچه باقی ماندۀ راه به مقدار مسافت نباشد.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 280 مسأله 6 ـ مسافت با علم و با بیّنه (شهادت دو شاهد عادل) ثابت می شود و اگر یک شاهد عادل شهادت بدهد، احتیاط (واجب) آن است که هم قصر بخواند و هم تمام و اگر شک کند که به اندازۀ مسافت رسیده یا نه یا گمان رسیدن به آن را داشته باشد، باید نماز را تمام بخواند و اندازه گرفتن که موجب حرج است واجب نیست، ولی فحص نمودن به وسیلۀ سؤال کردن و مانند آن بنابر احوط (وجوبی) لازم است. و اگر شخصی عامی در مقدار مسافت شرعی (به نحو شبهۀ حکمیه) شک نماید و توانایی بر تقلید نداشته باشد، واجب است احتیاطاً هم تمام بخواند و هم قصر.
مسأله 7 ـ اگر معتقد شود به مقدار مسافت راه رفته است و نماز را شکسته بخواند، سپس معلوم شود که مسافت نبوده، واجب است اعاده نماید و اگر معتقد شود که مسافت نشده و نماز را تمام بخواند، سپس معلوم شود که مسافت بوده است، بنابر اقوی واجب است که در وقت اعاده نماید و در خارج وقت بنابر احتیاط (واجب) باید قضا کند.
مسأله 8 ـ در مسافت دایره ای حرکت از نقطه ای تا به نقطۀ مقابل آن (نصف دایره)، رفتن حساب می شود. پس اگر بخواهد مسافت دایره ای را طی کند، ولو این که کارش قبل از رسیدن به نقطۀ مقابل (قبل از نصف دایره) باشد، چنانچه تا نقطۀ مقابل چهار فرسخ باشد، باید نمازش را قصر بخواند و احتیاط (مستحب) آن است که اگر کارش قبل از رسیدن به نقطۀ مقابل باشد، جمع بخواند.
دوم آن ها: داشتن قصد مسافت از هنگام خروج است، بنا بر این اگر قصد کمتر از مسافت را بنماید و بعد از رسیدن به آن مقصد، قصد مقدار دیگری را که کمتر از مسافت است بکند و به همین صورت (ادامه دهد) باید در رفتن نماز را تمام بخواند، اگرچه روی هم رفته، به اندازه مسافت یا بیشتر باشد، ولی اگر شروع به برگشتن کند، در صورتی که مسافت کامل باشد و قصد دارد که آن را طی کند، باید نماز را قصر بخواند. و همچنین است اگر مسافر، مقصد مشخّصی نداشته باشد ونداند که چه مقدار راه را طی خواهد کرد، مثل آن که به دنبال چهارپایی، که فرار کرده و نمی داند که کجا رفته است برود، نماز را نباید شکسته بخواند، اگرچه به مقدار مسافت و بیشتر راه رفته باشد، ولی با شرطی که گذشت
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 281 در موقع برگشتن، باید شکسته بخواند و اگر در اثنای رفتن، مقصدی را معیّن کند که ولو با برگشتن روی هم به مسافت برسد با شرایطی که در تلفیق (روی هم محاسبه کردن رفت و برگشت) گذشت، باید قصر بخواند. و اگر به طرف مقصدی که کمتر از چهار فرسخ است حرکت کند ومنتظر بماند که اگر همراهانی پیدا شوند با آن ها مسافرت کند و در غیر این صورت مسافرت نکند، یا مسافرتش متوقف بر حاصل شدن چیزی باشد، ولی مطمئن نباشد که همراه پیدا کند یا مطمئن نباشد که آن چیز حاصل شود، واجب است نماز را تمام بخواند.
مسأله 9 ـ ملاک و میزان این است که قصد طی کردن مسافت را داشته باشد، اگرچه چند روز طول بکشد به شرط آن که در بین این روزها چیزی که سفر را قطع می کند (وحکم مسافر را از بین می برد)، پیدا نشود و آن قدر هم طول نکشد که عرفاً بگویند که مسافر نیست، مثل این که هر روز مقدار خیلی کمی ـ جهت تفریح و مانند آن، نه به جهت سختی راه رفتن ـ راه رود که در این صورت باید نماز را تمام بخواند و احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند.
مسأله 10 ـ در قصد نمودن مسافت، مستقل بودن معتبر نیست، بلکه ولو به خاطر تبعیّت باشد کافی است؛ چه برای وجوب اطاعت باشد مانند زن نسبت به شوهر، چه مجبور باشد مثل اسیر، یا مختار باشد مانند خدمتکار، به شرط این که بدانند متبوع (یعنی کسی که از او تبعیّت می کنند) قصد مسافت را دارد و اگر ندانند، باید نمازشان را تمام بخوانند و احتیاط (مستحب) آن است که سؤال کنند، اگرچه بنابر اقوی واجب نیست و بر متبوع واجب نیست که به آن ها خبر بدهد، هرچند که پرسیدن تابع از او فرضاً واجب باشد.
مسأله 11 ـ اگر تابع معتقد شود که متبوع او مسافت را قصد نکرده یا شک در قصد او بکند و در اثنا بداند که قصد مسافت داشته، چنانچه بقیۀ راه به مقدار مسافت باشد، واجب است که قصر بخواند وگرنه ظاهر آن است که واجب است تمام بخواند.
سوم آن ها: استمرار قصد است، بنا بر این اگر قبل از آن که به چهار فرسخی برسد، از قصدش برگردد یا مردّد شود، باید نماز را تمام بخواند و آنچه را که شکسته خوانده، نه در
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 282 وقت و نه در خارج از وقت، اعاده ندارد. و اگر برگشتن از قصد یا تردید در آن بعد از رسیدن به چهار فرسخ باشد بر قصر خواندن نماز باقی می ماند، اگرچه همان روزش برنگردد، در صورتی که تصمیم داشته باشد که قبل از ده روز برگردد.
مسأله 12 ـ در ادامه داشتن قصد مسافت، قصد نوع سفر کافی است (هر سفری که به مقدار مسافت باشد)، اگرچه قصدش از جای مشخصی به جای دیگری برگردد، مانند آن که قصد مسافرت به جای معیّنی بکند و به مقدار مسافت باشد و در اثنای راه قصد جای دیگری کند که راه طی شده و باقی مانده، به مقدار مسافت می شود، بنابر اصحّ باید نماز را شکسته بخواند. چنان که اگر از اول قصدش نوع سفر بوده و یک جای مشخصی را قصد نکرده، بدین گونه که شروع به مسافرت نماید تا به یکی از جاهایی که همۀ آن ها مسافت می شوند، برود و هیچ یک از آن ها را معیّن نکرده باشد، بلکه تعیین یکی از آن ها را موکول به رسیدن به جایی کند که حد مشترک بین آن ها است، نمازش شکسته است.
مسأله 13 ـ اگر در اثنای مسافرت قبل از رسیدن به چهار فرسخ (در ادامۀ آن) مردّد شود، سپس به تصمیم خود برگردد، پس اگر چیزی از راه را در حال تردّد طی نکرده باشد، بر شکسته خواندن باقی می ماند، اگرچه باقی مانده ـ ولو با برگشت ـ به مقدار مسافت نباشد، ولی اگر چنانچه مقداری از راه را در حال تردید پیموده، چنانچه باقی مانده به مقدار مسافت باشد، باز باید نماز را قصر بخواند و اگر باقی مانده به مقدار مسافت نباشد، بدون اشکال واجب است تمام بخواند، در صورتی که باقی مانده به ضمیمۀ راهی که قبل از تردید پیموده، به مقدار مسافت نباشد، ولی اگر مجموع آن ها ـ با حساب نکردن راهی که در حال تردید پیموده ـ مسافت باشد، احتیاط (مستحب) آن است که هم تمام بخواند و هم قصر، اگرچه بعید نیست که در این صورت هم به قصر برگردد مخصوصاً اگر مقداری که در حال تردید طی کرده است کم باشد.
چهارم آن ها: قصد نداشته باشد در بین مسافت، ده روز یا بیشتر اقامت کند و قصد نکند که در بین مسافت از وطن خود بگذرد، مثل این که تصمیم بگیرد در بین چهار فرسخ یا سر چهار فرسخی، ده روز بماند، یا در بین راه یا سر چهار فرسخی، وطنی داشته باشد که می خواهد از آن بگذرد، پس در این صورت نماز را باید تمام بخواند. و همچنین است اگر
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 283 در نیّت اقامت ده روز (تصمیم قطعی نگرفته و) مردّد باشد و یا در عبور از وطنش تردید داشته باشد، به طوری که با قصد طی راه مسافت، منافات دارد. و از همین قبیل است، آن جایی که احتمال پیش آمدن مانع برای ادامۀ سفر بدهد یا احتمال دهد در بین راه، علّتی که موجب نیّت ده روز ماندن گردد پیدا شود، یا احتمال عبور از وطن دهد، در صورتی که این احتمالات عقلایی باشند، باید نماز را تمام بخواند، ولی اگر این احتمالات مورد توجه عقلا نباشد، مثل آن که احتمال بیمار شدن یا غیر آن را از چیزهایی که برخلاف اصل عقلایی است بدهد، باید نماز را قصر بخواند.
مسأله 14 ـ اگر موقع شروع سفر، قصد داشته باشد که قبل از هشت فرسخ، اقامت (ده روزه) نماید، یا از وطن خود عبور کند، یا مردّد باشد، سپس عدول کند وبنا بگذارد که هیچ یک از این دو کار را انجام ندهد (نه از وطنش عبور کند و نه آن که قصد اقامت نماید) چنانچه باقی ماندۀ راه بعد از عدول ولو با برگشت (به نحو تلفیق) به مقدار مسافت باشد، باید شکسته بخواند وگرنه باید تمام بخواند.
مسأله 15 ـ اگر قصد اقامت نداشته باشد و مقداری از مسافت را برود سپس قبل از رسیدن به هشت فرسخ، قصد اقامت کند و پس از آن از اقامت صرف نظر نماید، چنانچه باقی ماندۀ راه، بعد از انصراف از اقامت به مقدار مسافت باشد، بدون اشکال باید شکسته بخواند. همچنین اگر باقی مانده به مقدار مسافت نباشد، ولی بین دو تصمیم (اقامت و انصراف از آن) چیزی از مسافت را طی نکرده باشد و مجموع هم مسافت باشد، باید شکسته بخواند، ولی اگر بین دو تصمیم مقداری از راه را طی کرده باشد، آیا راهی را که قبل از عدول (انصراف از اقامت) طی نموده به راه باقی مانده ضمیمه می شود در صورتی که مجموع هم به اندازۀ مسافت باشد ـ با حساب نکردن راهی که بین دو تصمیم طی کرده ـ یا ضمیمه نمی شود؟ احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند، اگرچه بعید نیست که وظیفه اش قصر خواندن باشد، خصوصاً در صورتی که بین دو تصمیم مقدار کمی راه رفته باشد، همان طور که نظیر آن گذشت.
پنجم آن ها: سفر جایز باشد، بنا بر این اگر سفر معصیت باشد، نباید شکسته بخواند؛ چه خود سفر معصیت باشد، مانند فرار از میدان جنگ و مانند آن، یا هدف از سفر، معصیت
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 284 باشد، مانند آن که مسافرت کند تا مثلاً راهزنی کند یا آن که از سوی سلطان به چیزهایی که از راه ظلم به دست آمده نایل شود و مانند این ها. البته اگر در اثنای سفر به حرام بیفتد، مثل غیبت کردن و مانند آن از چیزهایی که هدف مسافرتش نیست، باید قصر بخواند و سفر معصیت حساب نمی شود، بلکه اگر بر چهارپای غصبی هم سوار شود و مسافرت کند، بنابر اقوی، سفر معصیت نیست (و نماز را باید شکسته بخواند) و همچنین اگر سفرش ضدّ واجب باشد به این که واجب را ترک نموده و مسافرت کند، مثل این که بدهکار باشد و طلبکارها مطالبۀ طلب می کنند و این شخص مسافرت کند با این که ادای بدهی در حضر ممکن است نه در سفر، که باید نماز را شکسته بخواند. البته در موردی که مسافرت به خاطر ترک واجب صورت بگیرد، احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند و این احتیاط ترک نشود، اگرچه وجوب تمام خواندن، در این فرض، خالی از قوّت نیست.
مسأله 16 ـ کسی که تابع شخص ستمگر است، در صورتی که در سفرش مجبور باشد، یا قصدش دفع کردن ظلم یا مانند آن از اغراض صحیح باشد، باید نماز را قصر بخواند و اما اگر قصدش این باشد که او را در ظلمش کمک کند، یا متابعتش از او همکاری در جهت ظلم او یا در جهت تقویت شوکت و جلال او باشد، در صورتی که تقویت شوکت او حرام باشد باید نماز را تمام بخواند.
مسأله 17 ـ اگر هدف سفر، طاعت باشد و به طور تبعی (وطفیلی) انگیزۀ معصیت هم داشته باشد، به طوری که مسافرت، به طاعت نسبت داده شود، باید نماز را شکسته بخواند. واما در غیر این مورد که هدف سفر، معصیت باشد و به طور تبعی انگیزۀ طاعت هم داشته باشد، یا هر دو انگیزه در این سفر مشترک باشند، به طوری که اگر هر دو منظور و انگیزه با هم نبودند سفر نمی کرد، یا هر یک از دو منظور را مستقلاً در نظر داشته باشد، باید نماز را تمام بخواند، لکن در غیر صورت اول، که قصد اطاعت تابع قصد معصیت است ـ که در این صورت بدون اشکال باید نماز تمام خوانده شود ـ ترک احتیاط به این که نماز را جمع بخواند سزاوار نیست.
مسأله 18 ـ اگر ابتدای سفرش طاعت باشد، سپس در بین راه قصد سفر معصیت نماید،
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 285 چنانچه با این قصد، راه را طی کرده باشد، نمی تواند نماز را شکسته بخواند، اگرچه مسافت ها راه رفته باشد و نمازی را که به طور قصر خوانده، اعاده اش واجب نیست و در صورتی که با قصد معصیت، راهی نرفته باشد (مانند آن که در اثنای سفر در حال توقف قصد معصیت نماید مادامی که با این قصد شروع به سیر ننموده است)، اوجه این است که نماز را شکسته بخواند و احتیاط (مستحب) آن است که مادامی که به سیر و حرکت مشغول نشده است جمع بخواند، سپس اگر به قصد اطاعت برگردد، بعد از آن که مقداری راه رفته باشد، چنانچه باقی ماندۀ راه ـ و لو با برگشتن ـ به مقدار مسافت باشد به این که رفتن تا به مقصد، چهار فرسخ یا بیشتر باشد، باز هم قصر واجب است و همچنین اگر باقی مانده راه به مقدار مسافت نباشد، لکن راهی را که قبل از قصد معصیت پیموده، به ضمیمۀ راهی که بعد از انصراف از قصد معصیت رفته ـ بعد از حذف راهی که با قصد معصیت همراه بوده ـ به مقدار مسافت باشد، باید نماز را شکسته بخواند، لکن احوط اولی آن است که علاوه بر قصر، تمام هم بخواند. و اگر مجموع راه طی شده به اندازه مسافت نباشد مگر به ضمیمۀ راهی که همراه با قصد معصیت بوده، وجوب تمام خواندن خالی از قوّت نیست و احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند. و اگر ابتدای سفرش معصیت باشد، سپس به اطاعت عدول نماید، در صورتی که باقی ماندۀ راه ـ ولو با برگشتن ـ به مقدار مسافت باشد، باید شکسته بخواند و اگر به مقدار مسافت نباشد، احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند گرچه تمام خواندن، خالی از قوّت نیست.
مسأله 19 ـ اگر ابتدای سفرش معصیت باشد و نیّت روزه کند، سپس به طاعت عدول نماید، چنانچه قبل از ظهر باشد در صورتی که باقی ماندۀ راه ـ ولو با برگشتن ـ به مقدار مسافت باشد، واجب است روزه را بشکند، وگرنه روزه اش صحیح است و اگر بعد از ظهر باشد، صحیح بودن آن بعید نیست، لکن احتیاط (مستحب) آن است که آن را تمام کند، سپس قضای آن را بگیرد. و اگر ابتدای سفرش طاعت باشد سپس در بین راه به معصیت عدول نماید، چنانچه بعد از به جا آوردن مفطر یا بعد از ظهر باشد، روزه اش صحیح نیست و اگر قبل از آن ها باشد، صحت روزه اش مورد تأمل است، پس احتیاط به این که روزه را بگیرد و بعداً قضا نماید ترک نشود.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 286 مسأله 20 ـ کسی که از سفر معصیت برگشته چنانچه توبه کرده، یا به جهت امری که عارض شده ـ به طوری که برگشتن او جزء سفر معصیت حساب نشود ـ می خواهد برگردد، مانند این که علّت برگشتن او هدف مستقلّ دیگری ـ نه رجوع به وطنش ـ باشد، باید نماز را شکسته بخواند و گرنه بعید نیست که تمام خواندن، بر او واجب باشد و احتیاط (مستحب) آن است که جمع بخواند.
مسأله 21 ـ سفر کسی که برای لهو (و خوش گذرانی) به شکار می رود ـ همان طور که دنیاپرستان چنین می کنند ـ به سفر معصیت ملحق می شود، ولی اگر برای تهیّۀ روزی و معاش به شکار برود، باید شکسته بخواند و همچنین اگر برای تجارت به شکار برود باید روزه را بشکند و اما نسبت به نماز مورد اشکال است و احتیاط (واجب) آن است که جمع بخواند و اگر سفرش تنها به قصد تفریح باشد، ملحق به سفر معصیت نمی شود و موجب تمام خواندن نیست.
ششم آن ها: از کسانی که خانه به دوش هستند نباشد، مانند بعضی از بادیه نشین هایی که در بیابان ها می گردند و در محلی که آب و گیاه و چراگاه هست می مانند و جای معیّنی را انتخاب نمی کنند (وبعد از چندی به جای دیگر می روند) و ملوان ها و کشتیبان هایی که خانه شان در کشتی است، از این قبیل می باشند، پس بر همۀ اینان واجب است که در چنین سفرهای به خصوص (که ذکر شد) نماز را تمام بخوانند. البته اگر برای مقصد دیگری، مانند حج یا زیارت و مانند این ها، مسافرت کنند باید مثل دیگران نماز را شکسته بخوانند و اگر یکی از اینان، برای انتخاب منزل مخصوصی یا برای پیدا کردن محل آب و گیاه، مثلاً به مقدار مسافت (از محل استقرار فعلی) سفر کند، در این که قصر بر او واجب است یا تمام، مورد اشکال است و باید احتیاط به جمع خواندن ترک نشود.
هفتم آن ها: سفر کردن، پیشه و کار او نباشد، مثل چهارپادار و نامه رسان و رانندگان و مانند این ها و ملوان و کشتیبانی که خارج از کشتی منزل دارند و کار در کشتی را برای خود حرفه قرار داده اند از این قبیل می باشند. ولی اگر منزلشان خود کشتی باشد، از صنف قبلی هستند. و در هر حال بر همۀ این ها واجب است در سفری که کارشان است، نماز را تمام
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 287 بخوانند ـ اگرچه سفر برای خودشان باشد نه برای غیرشان، مثل این که چهارپادار اثاث و خانواده اش را از جایی به جایی ببرد ـ ولی در سفری که کارشان نیست، مثل این که اگر کشتیبان دست از کشتی بردارد و برای زیارت یا غیر آن برود، باید نماز را قصر بخواند. و میزان آن است که سفر کردن به عنوان شغل و کارش صدق کند و این معنی وقتی تحقق پیدا می کند که تصمیم بر آن بگیرد و مقدار قابل توجهی هم برای این کار سفر بکند ـ و در صدق آن، دو یا چند مرتبه سفر کردن لازم نیست، البته بعید نیست که در سفر اول، قصر بر او واجب باشد، هرچند صدق کند که این سفر شغل و کار او است، اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که در سفر اول و دوم جمع کند و در سفر سوم، تمام خواندن بر او متعیّن می شود.
مسأله 22 ـ کسی که شغلش در تابستان چهارپاداری است نه در زمستان، یا برعکس، ظاهر آن است که در حال شغلش واجب است تمام بخواند، اگرچه احتیاط (مستحب) آن است که جمع نماید. اما کسانی همچون حمله دارها (مدیران کاروان ها) که در خصوص ماه های حج مشغول سفر می شوند، ظاهراً قصر بر آن ها واجب است.
مسأله 23 ـ کسی که شغلش مسافرت است، اگر ده روز در وطن خود یا در غیر وطنش ـ ولو این که نیّت هم نکرده باشد ـ بماند، حکم کسی که مسافرت شغلش می باشد، از او برداشته می شود و باید در خصوص سفر اول (بعد از آن ده روز) نماز را شکسته بخواند ـ نه در سفر دوم، تا چه رسد به سفر سوم ـ لکن کسی که بدون قصد اقامت در غیر وطن خود ده روز مانده است، ترک احتیاط به این که در سفر اول جمع بخواند سزاوار نیست، بلکه در سفر دوم و سوم هم، چه با نیّت اقامت و چه بدون آن و نیز کسی که بدون نیّت یا با نیّت، ده روز در وطن خود مانده باشد، احتیاط آن است که جمع بخوانند.
مسأله 24 ـ اگر کسی شغلش سفر نباشد، لکن برایش کاری پیش آید که سفرهای متعددی بکند، باید قصر بخواند، مثل این که کاری در شهری دارد که احتیاج به مسافرت های متعدد داشته باشد. بلکه همچنین است اگر منزل کسی تا حرم سیّدالشهداء علیه السلام مثلاً به مقدار مسافت باشد و نذر کند، یا بنا بگذارد که هر شب جمعه به زیارت حضرت سیدالشهداء علیه السلامبرود. و همچنین است اگر منزلش تا شهری که کار و
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 288 شغلش در آن شهر است به مقدار مسافت باشد و هر روز به آن شهر می رود، ظاهر آن است که در سفر و در شهری که وطنش نیست، نمازش را باید شکسته بخواند.
مسأله 25 ـ از جملۀ کسانی که شغلشان سفر است، چوپانی است که کارش چراندن است، چه مکان خاصی داشته باشد یا نه. و تاجری که دوره گردی می کند و از همین قبیل است جهانگردی که برای خود وطنی انتخاب نکرده و شغلش گردش و سیاحت است و ممکن است، جهانگرد جزء صنف ششم باشد و در هر حال بر اینان تمام خواندن واجب است.
هشتم آن ها: رسیدن به محل ترخّص است، پس قبل از حد ترخّص، نباید شکسته بخواند. و منظور از حد ترخّص، جایی است که اذان شهر را نشنود یا دیوار و شکل های آن را ـ نه شبح آن را ـ از آن جا نبیند و احتیاطی که نباید ترک شود آن است که هر دو (نشنیدن اذان وندیدن دیوار) حاصل شود. و معتبر است که نشنیدن اذان و ندیدن دیوار به خاطر دور شدن از محل باشد نه به خاطر عوارض دیگر.
مسأله 26 ـ همان طور که در شکسته خواندن نماز، رسیدن به محل ترخّص معتبر است در صورتی که مسافرت از شهرش باشد، آیا در مسافرت از محلی که ده روز در آن اقامت داشته و از محلی که سی روز با تردید در آن اقامت داشته است نیز، رسیدن به حد ترخّص معتبر است یا نه؟ مورد تأمل است و در هر دو مراعات احتیاط ترک نشود.
مسأله 27 ـ همان طور که رسیدن به حد ترخّص در ابتدای مسافرت از شروط قصر است، همچنین حکم مسافرت در برگشتن از سفر با رسیدن به حد ترخّص از بین می رود، لذا واجب است که تمام بخواند و احتیاط (واجب)، مراعات از بین رفتن هر دو علامت است و احتیاط بهتر آن است که تا وارد شدن به منزل نماز را به تأخیر بیندازد و اگر بعد از رسیدن به حد ترخّص نماز می خواند، جمع بین قصر و تمام نماید. و اما نسبت به محلی که قصد دارد، ده روز در آن جا بماند، آیا حد ترخّص در آن معتبر است که با رسیدن به آن حد، حکم سفر از بین برود، یا معتبر نیست، مورد اشکال است و نباید احتیاط ترک شود به این که یا نماز را تا خود محل تأخیر بیندازد یا بعد از رسیدن به حد ترخّص، جمع بخواند.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 289 مسأله 28 ـ معیار (در نشنیدن اذان و ندیدن دیوار) آن است که چشم بیننده و گوش شنونده و صدای گویندۀ اذان و هوا، متوسط و معتدل باشد.
مسأله 29 ـ بنابر اقوی میزان نشنیدن اذان آن است که تشخیص داده نشود که اذان است یا غیر آن و در موردی که تشخیص داده می شود که اذان است ولکن جمله ها و فصل های آن مشخص نمی شود، سزاوار است احتیاط شود و نیز در موردی که نشنیدن به آن حد نرسیده که به طور کلی صدا شنیده نشود، سزاوار است احتیاط شود.
مسأله 30 ـ در جایی که نه خانه ای هست و نه دیواری، باید آن ها را فرض کرد، بلکه در خانه های بادیه نشینان و مانند آنان از کسانی که خانه هایشان دیوار ندارد، احتیاطاً باید همین فرض را نمود.
مسأله 31 ـ اگر در این که به حد ترخّص رسیده شک نماید، باید بنا را بر عدم آن بگذارد، پس در فرض رفتن، تمام و در برگشتن، قصر واجب است، مگر آن که مستلزم محذوری مثل مخالفت علم اجمالی باشد یا علم تفصیلی بر بطلان نمازش پیدا کند، مانند این که در موقع رفتن، در جایی که شک دارد، حد ترخّص است نماز ظهر را تمام بخواند و بخواهد موقع برگشتن، نماز عصر را در همان جا شکسته به جا بیاورد.
مسأله 32 ـ اگر در کشتی و مانند آن باشد و قبل از حد ترخّص به نیّت تمام خواندن، شروع به نماز نماید، سپس در اثنا به حد ترخّص برسد، چنانچه قبل از رکوع رکعت سوم باشد، در صورتی که معتقد بوده که قبل از حد ترخّص آن را تمام می کند باید نماز را به طور شکسته پایان دهد و نمازش صحیح است و در صورتی که چنین اعتقادی نداشته، اگر قبل از داخل شدن در رکعت سوم به حد ترخّص برسد، باید نمازش را شکسته پایان دهد و صحیح است و اگر به رکعت سوم داخل شده باشد، مورد اشکال است و احتیاط (واجب) آن است که آن را به طور قصر پایان دهد، سپس یک نماز تمام اعاده نماید، یا همان نماز را به طور تمام بخواند، سپس یک نماز قصر اعاده کند، چنان که اگر بعد از داخل شدن در رکوع به حد ترخّص برسد، مورد اشکال است، پس احتیاط به این که همان نماز را به طور چهار رکعتی تمام کند سپس به طور قصر اعاده نماید ترک نشود. و اگر در حال
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 290 برگشتن باشد و قبل از رسیدن به حد ترخّص به نیّت قصر شروع به نماز نماید و در اثنای نماز به حد ترخّص برسد، باید نماز را چهار رکعتی تمام کند و صحیح است.
ترجمه تحریر الوسیله امام خمینی(س)ج. 1صفحه 291