آخرین ضربه قلب
در ساعت 23 / 10 دقیقه قلب امام عزیزمان بعد از آنکه در هر دقیقه حدود 70 - 60 بار و در هر ساعت حدود 3600 بار و هر روز 86400 دفعه و هر سال سی میلیون نهصد سی شش هزار 30936000 بار و در 90 سال عمر با برکت خود جمعاً دو میلیارد و هفتصد و هشتاد و چهار میلیون و دویست و چهل هزار 2784240000 بار به خاطر خدا و اسلام و اعتلای کلمه لا اله الا الله و رهایی مستضعفان از زیر یوغ مستکبران و سربلندی ایرانیان و مسلمانان جهان تپیده بود مطابق مدرک زیربازدن آخرین ضربه برای همیشه باز ایستاد و عاشقان و شیفتگان خود را در غم سوگ خود فرو برد.
بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران
کز سنگ ناله خیزد وقت وداع یاران
و با این آخرین ضربان، بشریت امروز کاری ترین ضربه را بر کالبد دانش و تقوی و ایمان بر پیکرۀ استقامت و تسلیم ناپذیری و ایثار احساس کرد.
او چشمان خود را از این جهان فرو بست و لکن با نشر اسلام و این مکتب رهایی بخش چشم میلیونها خفته را بگشاد:
ای خوش این رهبر که بعد از مرگ زاد
چشم خود بربست و چشم ما گشاد
آری این چراغ پر فروغ تابناک وجودش بظاهر خاموش شده بود ولی این چراغ کاروانسالاری است که هر لحظه در تاروپود وجود حسینیان روشن و نورافشانی می کند. فروغی جانبخش بود که 90 سال جهان تاریک ما را روشن و گلشن کرده بود.
و براستی که برای ما عاشقان و فرزندان او، او رحلت نکرده است. او زنده و جاوید است. به خدا او چراغ راه من و ماهاست. بخدا او در تک تک سلولهای من و اها، درون سلولها، در نوترونها و پروتونها جای دارد و تا زندهایم به یاد او و مطیع دستورات روح پرور و تعالی بخش انسان ساز اسلامی او خواهیم بود:
هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
عاشقان و دلسوختگان حضرت امام عزیز در روز 12 بهمن
کف خیابانها را گل چین می کنند.
12 بهمن 1357 امام خمینی عزیز در سکوی سخنرانی در بهشت زهرا
امام خمینی عزیز در بیمارستان شهید رجائی (بهمن 1358)
امام خمینی عزیز روز مرخص شدن از بیمارستان شهید رجائی (در اسفند 1358)
امام خمینی عزیز موقع مرخص شدن از بیمارستان شهید رجائی (اسفند 1358)
امام خمینی عزیز در فروردین 1359 (آپارتمان خیابان دربند)
در خدمت محبوب
امام خمینی عزیز، در داخل اطاق عمل بیمارستان جماران جهت برداشتن ناخنهای شصت پا در سال 1366
صبح روز 29/2/68 بعد از رادیوگرافی از مری معده اثنی
مباد که عاطفه ها
سراپا نیک اندیشی و نیک بینی (بعد از اکو کار دیوگرافی 1368)
دورتر از دورها را می دید (قبل از گاستروسکپی 1368)
ما نگران ولی امام خمینی عزیز آرام بخش دلهای ما (قبل از گاستروسکپی 1368)
اعضاء تیم پزشکی، پروانه وار در دور شمع وجود امام خمینی عزیز (قبل از گاستروسکپی 1368)
اعضاء تیم پزشکی، چون پروانه در خدمت عزیز ملتمان امام خمینی (قبل از عمل جراحی معده 1368)
یک دنیا آرامش و تسلیم در مقابل روش های تشخیصی (قبل از گاستروسکپی 1368)
میوۀ هستی زمان خود را چون مردمک چشم پذیرائی می کردیم
همه هر چه داشتند تقدیم حضرتشان می کردند.
امام خمینی عزیز، یک روز قبل از عمل جراحی معده (در سال 1368)
در حالیکه خون از طریق رگ دست راست جاری است، شخصاً با دست چپ با قوری برای خود چای می ریزند.
(درسی بزرگ به کسانیکه دائماً به خانواده خود و اطرافیان فرمان می دهند) زندگی او کلاس درس تعلیم و تربیت عملی بود. من گر بدین ضعیف تنم زانکه در سخن زین چرخ پر ستاره فزون است اثر مرا
در حالیکه دست سوزن داخل رگ در پشت دست حضرت امام عزیز وجود دارد با مشورت تصمیم به وضوی جبیره می کنند.
(قبل از جراحی معده 1368) عملاً درس می دادند، درس فقه، درس اجرای احکام الهی.
در پشت دست راست سوزن داخل ورید وجود دارد. (1368 قبل از جراحی معده)
همه چیز ما بود و همه چیز بما آموخت.
در حال وضو جبیره (قبل از جراحی معده 1368) سوزن داخل رگ با چسب ثابت شده است.
عملاً درس فقه و اجرای احکام الهی می آموخت. و دل ما را به نور معرفت می افروخت.
شب قبل از عمل جراحی معده (1368)
در حالیکه جریان خون از طریق سوزن داخل ورید جاری است امام عزیزمان مشغول تلاوت قرآن مجید
می باشد.
عملاً به ما خداشناسی می آموخت و با رفتار خود ایمان بخدا و آرامش درون می بخشید. قرآن زبر بخوانید با 14 روایت
یک شب قبل از جراحی معده (1368) شانه زدن به محاسن قبل از نماز
آنگونه که شایسته بود میکرد خذوازینتکم عند کل مسجدٍ
شب قبل از عمل جراحی معده (1368)
در حال تلاوت قرآن کریم
یک شب قبل از جراحی معده (1368) استفاده از شیشه عطر برای آماده شدن نماز
در عمل واجبات و مستحبات را بما می آموخت
یک شب قبل از جراحی معده (1368) در حال معطر کردن خود قبل از نماز
در عمل بما درس می داد. درس نظافت، درس طهارت، درس نیکیها
یک شب قبل از جراحی معده (1368) بستن عمامه قبل از نماز
بهترین معلم عملی زمان بود
شب قبل از جراحی معده (1368)
در حالیکه جریان خون از طریق ورید جاری است، نماز را در حال ایستاده خواندند.
درس فقه عملی بما می آموخت
قبل از جراحی معده (1368) در حال خواندن نماز مستحبی با وجود آرتروز زانوها و کمر و مبتلی بودن به خونریزی معده و ناراحتی قلبی، تا آنجا که تیم پزشکی اجازه می داد انجام وظیفه می نمود و با خدای خود خلوت می کرد.
امام خمینی عزیز، روی تخت عمل. لحظه ای قبل از بیهوشی (1368)
آرامش درونی او مرهون ایمان و خداشناسی والای او بود. الا بذکرالله تطمئن القلوب
شروع بیهوشی عمومی (قبل از جراحی معده 1368)
تجویز نتیروگلیسیرین زیر زبانی قبل از جراحی معده 1368
از طریق تلویزیون مدار بسته عمل جراحی را نظاره می کنند (در قعر ماتم و اندوه)
ای خدا جان را تو بنمان ان مقام کاندرو بی حرف می روید کلام
در اعماق فکر و اندوه
تلویزیون مدار بسته عمل جراحی را دقیقاً نشان می دهد.
در اندرون من خسته دل ندانم کسیت که من خموشم او در فقان و در غوغاست
خلوت از سیر بیماری سئوال فرمودند بروید ای حریفان، بکشید یار ما را
بمن آورید یک دم مه خوب خوش لقا را
چه سخت می گذشت
متحیرم چه گویم شه ملک لافتی را
در اوج ماتم و انده به تلویزیون مدار بسته نگریسته اند
و سیر عمل جراحی معده را نظاره می کنند.
بلافاصله بعد از عمل جراحی
ملاقات بعد از عمل
ملاقات بعد از عمل
تیم پزشکی لحظه ای بعد از عمل جراحی معده (1368)
در کنار تخت امام خمینی عزیز
امام خمینی عزیز، بعد از عمل جراحی معده (1368) در حال میل کردن صبحانه
دوران نقاهت (1368)
امام خمینی عزیز، در حال میل کردن سوپ (بعد از عمل جراحی معده 1368) دوران نقاهت
امام خمینی عزیز، در حال نوشیدن چای (بعد از عمل جراحی 1368)
علی کوچولو با گوشی طبی پدربزرگ را معاینه می کند. 7/3/1368
امام خمینی عزیز، در حال نوشیدن شیر (بعد از عمل جراحی معده 1368) توسط نزدیکان
عاشقان کشتگان معشوقند (1368)
عاشق پاکباخته و سراپا تسلیم امام عزیز، احمد بود
بودیم و میکوشیدیم با کوله باری از علم روز
همه تسلیم در مقابل رضای خداوندی
دیدار یار غائب دانی چه ذوق دارد
چون ابر در بیابان بر تشنه ای ببارد
در کنار محبوب (مبادله محبتها و عاطفه ها)
یادی از هجران ها، سوختن ها، ساختن ها به خاطر سازندگیها و اعتلای کلمه لا اله الا الله
استفاده از اکسیژن
آشیانه عاشقان، یادی از مبادله محبتها(1368)
برادر ارجمندمان چون سنگ صبور می سوزد و میسازد(1368)
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله کار خویش گیرم
آن زمان که صندوق خانه های دل به خلوت می روند و با هم راز و نیاز شصت ساله می کنند (1368)
تبسمها آرام بخش ترین آرام کننده ها
لبخندها تسکین دهنده ترین مسکنها
انیس و مونس امام عزیز
یک دنیا بوسه بر تارک همه خوبیها
علی کوچولو (پسر حاج احمد آقا خمینی) به تقلید پزشکان امام خمینی عزیز را معاینه می کند و امام با یک دنیا عشق و علاقه به او نگاه می کند. چونکه با کودک سرو کارت فتاد پس زبان کودکی باید گشاد
حاج سید حسن آقای خمینی(فرزند جناب آقای حاج احمد آقا خمینی) در کنار تخت امام خمینی عزیز (بعد از عمل جراحی معده 1368) در کنار تخت پدر بزرگ درس علمی عشق می آموخت.
چه می دانستیم که این جوان یادگار یادگاران خواهد بود.
امام عزیز فرمودند در نماز جمعه از مردم بخواهید خداوند متعال مرا بپذیرد.
بیاد همه محبتها و حمایت ها
از عزیزشان پذیرائی و دلجویی می کردند تفقد از عزیزان و نزدیکان
دوران نقاهت بعد از عمل جراحی معده (1368) روی صندلی
دوران نقاهت بعد از عمل جراحی معده (1368) روی تخت
لحظه کوتاهی قبل از ایست قلبی (1368) 13 مرداد فشار خون شریانی سقوط کرده بود.
اعضای تیم پزشکی، لحظه به لحظه در خدمت امام خمینی عزیز (آقای دکتر نوحی، دکتر محبی)
با عزیزمان ....!
چه باید کرد!؟
استفاده از ماسک اکسیژن
امام خمینی عزیز، در حال خوردن داروها (بعد از عمل جراحی معده در سال 1368)
ملاقات آیت الله سلطانی (طباطبائی) پدر خانم حاج سید احمد خمینی در صحن حیاط بیمارستان
در صحن حیاط بیمارستان در حال خواندن نماز
عزیزمان و امامان در اوج شدت بیماری خانمانسوز سرطان ولی لحظه ای از انجام اعمال دینی غافل نیست با کمک، با زحمت و هر گونه سختی بالاخره آنچه خود می تواند انجام دهد انجام وظیفه می کند. درس فقه عملی
رهبرمان، عزیزمان آنچه فقه ناب محمدی دستور داده است در سخت ترین شرایط انجام می دهد.
امام عزیز در اوج شدت بیماری ولی با کمک (در روی تخت) هر کدام از اجزاء وضو را که خود می تواند انجام می دهد. درس فقه عملی
در صحن حیاط بیمارستان در حال خواندن نماز به کمک حجت الاسلام و المسلمین آقای انصاری
در صحن حیاط بیمارستان
ا
مام خمینی عزیز، در حالیکه سرم از طریق دستها جاری و اتصالات ظریف جهت اندازه گیری فشارهای داخل قلبی از طریق ورید گردن برقرار است و دوران سخت بعد از عمل جراحی معده را می گذرانند نمازها را سر وقت به کمک دیگران می خوانند (در بدترین حالات جسمانی نمازها در والاترین جنبه روحانی برگزار می شد)
لحظه بسیار کوتاهی قبل از ایست قلبی (آخرین وداع) چه خوش بود آن وقتی کز سوز دل از شوقت در راه تو می کارند از دیده گلستانها
عیادت حضرت آیت الله خامنه ای بعد از عمل جراحی معده (1368، 13 خرداد)
لحظه ای کوتاه قبل از ایست قلبی
حضرت آیت الله خامنه ای در حال دست بوسی (بعد از عمل جراحی معده 1368 روز 13 خرداد) لحظه ای
کوتاه قبل از ایست قلبی
لحظه ای بسیار کوتاه قبل از ایست قلبی (1368)
لحظه ای بسیار کوتاه قبل از ایست قلبی
بعد از ایست فلبی، همه بودند(1368) سکوت، ولی یکدنیا طوفان و فغان درونی
بعد از ایست قلبی
بعد از ایست قلبی
بعد از ایست قلبی، همه حضور داشتند(1368)
مرکز تنفس از کار افتاده است ولی دستگاه تنفس مصنوعی نفس می دهد (1368) چه کسی می توانست این آخرین یارانه های پزشکی را از اندام مبارک امام بیرون کشد.
بعد از ایست قلبی، همه در کوشش و کار(1368)
حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای حاج حسن صانعی یکی از یاران صدیق و همدم امام خمینی عزیز در حال شانه زدن محاسن حضرت امام بعد از ایست قلبی (1368)
شانه بر زلف پریشان زده است شانه بر چهره ایمان زده است
اندوه بی پایان
غم بی نهایت
زمانهایی بوسه بر دستهای مبارکش، امروز آخرین بوسه بر پیشانی اش
سوگواران در میان سوگواران اشک باران در میان اشکباران
همه غمگین، همه ماتم زده، همه گریان، عزیزشان را می بوسیدند و با او وداع می کردند.
عیزیزمان خدا بهمراهت
آنها که در دست بوسی اش سبقت می گرفتند امروز همه می کوشیدند پیشانی ملکوتی اش را ببوسند و با ایشان وداع کنند.
لحظه ای که امام عزیزمان رحلت کرد و همه را در سوگ خود نشاند.
با چشمان اشک آلود و دلسوخته زمزمه می کرد: پیروان دلباخته ات نهضت حسینی ات را ادامه خواهند داد. اماما، حسین زمان بودی و حسین وار زندگی کردی.
در حالیکه چون ابر بهاران می گریست، می شنیدم میگفت؛ پرچمی را که بر افراشته ای هرگز به زمین نخواهیم گذاشت با بر افراشتن پرچمت به ما درس انسانیت آموختی، به خدا نزدیکمان کردی، اسلام را سر بلندتر کردی، به ما استقلال و آزادی دادی
دلسوخته بود و می گریست و زمزمه می کرد؛ اماما، پیروان و دلباختگانت تا پای جان در به ثمر رسیدن آمال و آرزوهایت و اجرای وصیت نامه گهربارت جانفشانی خواهتد کرد.
می خواستند با اشک دیدگاه خود آتش سر به فلک کشیده غمهای ناشی از فقدان عزیزشان را خاموش کنند، ولی محال بود.
روزهای آخر عمر پر برکت امام خمینی عزیز
مردم در صحن مطهر حضرت معصومه(ع) به نیایش مشغول اند.