تحمل به درد
درد عبارت از احساس نامطبوعی است که موجود زنده در مقابل یک عامل تحریک کننده دردزا در او ظاهر میشود. اگر سوزنی به بدن موجودی وارد شود این احساس بمراکز مغزی عصبی منتقل میشود و از آنجا یک عکس العملی در پوست آن ناحیه احساس درد بروز میکند.
تحمل درد در افراد مختلف متفاوت است، بعضیها درد مختصر را برای خود بصورت دردی جانسوز جلوه میدهند و برخی دیگر دردهای شدید را ناچیز میانگارند و آنها را وانمود نمیکنند. حضرت امام در مقابل دردهای جسمانی بسیار پر تحمل بودند. در مدت دهسالی که افتخار خدمتگزاری پزشکی ایشان را داشتم در صورتیکه احتیاج به خون گرفتن برای آزمایشهای روتین بود حقیر انجام میدادم، چون کوششم آن بود که با یکبار سوزن زدن به داخل ورید، خون لازم را دریافت کنم. مسلماً حواس و چشمان متوجه صورت و قیافه حضرت امام موقع گرفتن خون نبود، روزی پزشکی را برای مشاوره حضور حضرت امام بردم و طبق
تقاضای او قرار شد جهت آزمایش خون از حضرت امام خون بگیرم. بعد از گرفتن خون آن برادر پزشک به من گفت: موقعی که سوزن را وارد بدن و رگ حضرت امام میکردی، امام هیچ گونه تغییری در قیافه شان ندادند. انگار نه انگار که سوزن به بدن ایشان وارد میکردی و معظم له خم به ابرو نیاورد. حضرت امام تا زمانی که درد کمر یا درد زانو خیلی شدید نمیشد شکایت نمیکردند و در سالهای اخیر در مواردی که درد قفسه صدری و قلبی طاقت فرسا بود به ما اطلاع میدادند (البته ما همیشه خدمت ایشان عرض میکردیم تا با کوچکترین احساس ناراحتی درد قفسه صدری به ما اطلاع دهند تا هر چه زودتر درمان را شروع کنیم. و ایشان هم قبول کرده بودند).
در مواردی که کم خونی عضله قلب به علت تنگی عروق قلب سبب ظاهر شدن علایم و نشانههایی میشد که گویای وخامت وضع بود (مثلاً سقوط فشار خون، ضعف و سستی شدید، نامنظمی، تنگی نفس) امام عزیز سنگ صبور ما بود و از قیافه و حرکات ما ملتفت میشدند که ما شدیداً نگران اوضاع هستیم و ایشان ما را دلداری میدادند. (کوهی بود محکم در مقابل حوادث، عمق اقیانوسی عظیم در مقابل امواج کوه پیکر سطح اقیانوس) آرامش ایشان همیشه آرام بخش و تسلی ده دل دردمند ما بود، با یک کلمه یا جملهای شعله آتشهای سر به فلک کشیده وجود ما را خاموش میکردند (راستی که امام ما بودند و در قلب ما جای داشتند)