اجرای دستورات پزشک توسط حضرت امام
همانگونه که قبلاً ذکر شد در پی انجام آزمایشهای خون، مشخص شد که تری گلیسرید حضرت امام بالاتر از معمول است و علت انجام آزمایشها این بود که
حضرت امام به من فرمودند:
«آقای دکتر، من موقع راه رفتن مثل اینکه زیر پایم ابر وجود دارد، اول که پاهایم را روی زمین میگذارم بلافاصله زیر پایم در یک ابر فرو میرود.»
توصیههای لازم به حضرت امام داده شد و حضرت امام آنها را اجرا میکردند. روز جمعه بود و من در اطاق پزشکان مشغول مطالعه بودم، نزدیک ظهر بود، بسیار گرسنه بودم، دنبال یک چیز خوراکی میگشتم، تصمیم گرفتم به آشپزخانه بروم تا با لقمه نانی سد جوع کنم. در این هنگام درِ اطاق باز شد و یکی از خدمه شیرینی کوچکی را به من ارائه داد و چنین گفت حضرت امام فرمودند:
این شیرینی کوچک را به آقای دکتر بدهید بررسی کنند، تا با در نظر گرفتن رژیم غذایی که ارائه دادهاند من (حضرت امام) میتوانم این شیرینی را بخورم یا نه؟ من هم با شرایطی که در فوق ذکر شد دنبال یک چیز خوراکی میگشتم.
حال نان شیرینی از جانب عزیز ملتمان و رهبر کبیر انقلا ب به من رسیده بود، با لذت خاصی کم کم خوردم و لابلای آن را بررسی کردم و با لذت زایدالوصفی همۀ آن را خوردم و به قاصد گفتم پس از عرض سلام و تشکر خدمت حضرت امام عرض شود که مصرف این نوع شیرینیها بلامانع است.
بعد از خارج شدن خدمه به خود آمدم که حضرت امام برای دستور پزشک که به قبولی آن توافق کرده چقدر ارزش قایل است! و برای حفظ سلامت خود که از واجبات است، حتی یک تکۀ شیرینی را بدون اجازه طبیب معالج میل نمیکنند.
بعدها که برای معاینه طبی حضور حضرتشان رسیدم از ایشان تشکر کردم.
آنکــه دامن میزنـد بـر آتش جانـم، حبیب است
آنکه روز افزون نماید درد من، آن خود طبیب است
آنچه روح افزاست جـام بـاده از دست نگــار است
نی مُدرس، نی مُربی، نی حکیـم و نی خطیب است