احساس راه رفتن روی ابر
از مهرماه 61 حضرت امام خمینی گاه گاهی موقع راه رفتن احساس میکردند که روی ابر راه میروند. بررسیهای کامل در سال 1361 غیر از بالا بودن تری گلیسرید نکته دیگری را نشان نداد. که با رژیم غذایی به حد طبیعی بازگشت. ولی این احساس تکرار میشد.
بررسیهای متخصصی اعصاب به این نتیجه رسید که این احساس ناشی از یک نوع نروپاتی بعلت افزایش سن است. شاید تجویز ویتامینهای ب کمپلکس COMPLEX .B در کاهش و از بین رفتن علائم مؤثر بود.
در طول سال 1361 از ناراحتیهای ذیل شاکی بودند و اظهار میداشتند:
1- در مهرماه اظهار داشتند که موقع راه رفتن احساس بخصوصی دارم. مثل آنکه زیر پاهایم ابر قرار دارد، ابتدا پاهایم را روی ابر میگذارم و بعد کف پایم به زمین اصابت میکند. آزمایشهای متعدد و بررسیهای مختلف توسط متخصصین مختلف اعصاب، استخوان، مفاصل و قلب و عروق انجام شد.
الف - آزمایش خون افزایش تری
گلیسیرید را نشان داد. در
آزمایشهای روتین چربی خون نوع
تری گلیسیرید حضرت امام در
حدود 423 بود که با رژیم غذایی
و حذف و کاهش مواد قندی و
نشاستهای بدون تجویز دارو به
حدود طبیعی 120 - 90 بازگشت
و علایم ذکر شده فوق بعد از
مدتی نیز برطرف شد.
بهانهها برای آزمایشهای فوق زمانی بود که حضرت امام شکایتی از قفسه صدری یا ضعف عمومی یا درد کمر یا درد پا و غیره میکردند.
می دانیم چربیهایی که از آزمایشگاهها بطور روتین گزارش میدهند دو نوع است: یا کلسترول است که چربی مضره است و اکثراً ارتباط با مصرف چربیهای حیرانی مثل کره، خامه، دمبه، گوشت قرمز و تخم مرغ، شیر و ماست پرچرب دارد و نوع دیگر چربی تری گلیسرید است که اغلب از مواد قندی و نشاستهای ساخته می شود.
البته دو نوع چربی فوق میتواند بصورت ارثی یا در اثر مصرف بعضی داروها یا در جریان بعضی بیماریها بالا رود. چون عامل بیماری و دارویی و ارثی در افزایش تری گلیسرید امام وجود نداشت توصیه کردم که از مصرف قند، شکر، شیرینی جات و مواد نشاستهای حتی الامکان پرهیز کنند، و ایشان قبول کردند.
شرایط مختلف و ملاقاتها، عیادتها، شب زندهداریها و تماسهای مکرر در قم و بیمارستان قلب و منزل دربند و منزل جماران این حقیر را به عنوان طبیب مخصوص حضرت امام مشخص کرد و حضرت امام و اطرافیان بدون نظر حقیر هیچ کار بهداشتی و طبی انجام نمیدادند.
برای نمونه اگر از خارج از کشور دارو و یا ویتامین بعنوان تعارف و یا درمان، خدمت حضرت امام ارائه میدادند حضرت امام آن را روز جمعهها با من مطرح می کردند و با هم تصمیم میگرفتیم.