خیابان ورودی بهشت زهرا
در خیابان ورودی بهشت زهرا ازدحام جمعیت توسط عاشقان حقیقی و شیفتگان دیدار امام عزیز بقدری بود که حرکت ماشین حامل معظم له به طرف سکوی سخنرانی را متوقف کرده بود.
ما هم با آمبولانس خود در کنار ماشین حامل حضرت امام امکان حرکت به جلو نداشتیم.
در آن لحظات که ساعتی به طول انجامید حضرت امام خمینی عزیز در صندلی جلوی ماشین در انتظار باز شدن مسیر حرکت بودند، ولی به هیچ وجه امکان پذیر نبود.
با وجود آنکه شیشههای ماشین بالا و داخل محوطه ماشین گرم و محدود و مسدود بود، حضرت امام با صبر و شکیبای خاصی که مخصوص شخص ایشان بود به اظهار محبت یکایک افراد جواب متقابل میدادند.
ساعتی گذشت، ولی حرکت به طرف سکوی سخنرانی امکان پذیر نبود، چون آمبولانس ما حامل بلندگوی دستی نیز بود، از داخل ماشین به حضرت امام عرض کردم آیا مایلند با بلندگوی دستی برای مردم صحبتی کوتاه داشته باشند، ولی
حضرت امام خمینی فرمودند: «خیر، سخنرانی را باید از سکوی مربوطه که قبلاً تعیین شده انجام دهم.»
لحظهای بعد هلی کوپتری در فضای بالای ماشین ما ظاهر شد و با کوشش زیاد و زحمت فراوان، بالاخره مردم از کنار ماشین پراکنده شدند و حضرت امام خمینی از داخل ماشین به داخل هلی کوپتر تشریف بردند. هلی کوپتر، حضرت امام را به محوطۀ داخل بهشت زهرا در نزدیکی سکوی سخنرانی برد. ما هم با زحمت زیاد در مسیر خود داخل خیابانهای پرجمعیت بهشت زهرا حرکت کردیم و آمبولانس خود را در کنار سکوی سخنرانی قرار دادیم و آماده انجام وظیفه بودیم.
برای اینجانب که مسئولیت مواظبتهای پزشکی، مخصوصاًً قلب حضرت امام را به عهده داشتم لحظات سختی بود ولی بجان میخریدم. در وسط سخنرانی، حضرت امام احتیاج به آشامیدن آب داشتند، با دقت در نوع آب و آلودگی آب و محل ارائه شده آب، لیوان آبی که از نظر اینجانب مطمئن بود تقدیم ایشان کردم.
سخنرانی تاریخی حضرت امام خمینی با خصوصیات منحصر بفردش، همانگونه که از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران بارها پخش شده است، معرف حضور همگان است.
با سابقهای که از وضع خیابان ورودی بهشت زهرا داشتیم به برادران حفاظت امام توصیه کردم که از سکوی سخنرانی تا هلی کوپتر حداقل سه ردیف صف با ایجاد زنجیره توسط دستهای گره کرده برادران محافظ کوچهای برای حرکت امام عزیز ایجاد شود تا انشاءالله حضرت امام براحتی بتوانند از سکوی سخنرانی تا محل بلند شدن هلی کرپتر حرکت کنند.
کمیته حفاظت با برنامهریزی دقیق کوچهای که محصور به برادران محافظ بود ایجاد کرد، ولی با ورود حضرت امام در این مسیر برادران محافظ دستها و زنجیرها را رها کرده و خود به دستبوسی عزیزشان شتافتند و حضرت امام در میان
جمعیتی قرار گرفت که همه خواهان نزدیک شدن و دستبوسی بودند. در این رهگذر عمامه معظم له از سر مبارکشان افتاد و توسط مردم به تبرک برده شد.
در این لحظات چارهای جز بازگشت امام به سکوی سخنرانی نبود، از آنجایی که برادر ارجمند و فرزند برومند حضرت امام جناب آقای حاج سید احمد خمینی، هر لحظه و بیش از همه مواظب حضرت امام بودند با سرعت و زرنگی خاصی عمامه خود را به سر مبارک حضرت امام گذاشتند و حضرت امام با لباس رسمی مجدداً در روی سکوی سخنرانی قرار گرفتند. هلی کوپتر بعد از تلاش برادران محافظ و عقب زدن مردم چهار مرتبه تصمیم به نشستن کرد تا حضرت امام را به تهران منتقل کند، ولی به علت ازدحام جمعیت امکان پذیر نشد. تصمیم گرفتیم با آمبولانس آژیرکشان به داخل جمعیت وارد شویم و از طریق آمبولانس امام را از محوطه پرجمعیت بهشت زهرا خارج کنیم.
بمحض وقوع این فکر، اقدام کردیم و آژیرکشان و با اخطار از بلندگوی آمبولانس از وسط جمعیت عبور کرد و در کنار سکوی سخنرانی به نحوی قرار گرفتیم که درب عقب آمبولانس در کنار سکوی سخنرانی قرار گرفت و با مهارت و سرعت خاصی امام عزیز را به داخل آمبولانس آوردیم و بعد از بستن درب عقب آمبولانس، آژیرکشان از کنار سکوی سخنرانی و جمعیت و خیابانهای بهشت زهرا خارج شدیم.