برنامه زندگی روزانه حضرت امام
در طول ده سال گذشته گاهی به علت وخامت بیماریها ساعتها و یا روزها در همه لحظات در خدمت حضرت امام عزیز بودیم و بودم و در مواردیکه حال ایشان نسبتاً خوب و از نظر پزشکی شکایتی نداشتند به علت ملاقاتهای مکرر به بهانههای متفاوت (تغییر در نوع و ساعات مصرف دارو، تغییر در تعداد ضربان قلب و نامنظم شدن ضربان، تغییر در شکل نوار قلبی و ایجاد پارازیت در نوار که از راه دور کنترل میشد) در ساعتهای مختلف شبانه روز خدمت ایشان میرسیدیم.
به علت کنترل ضربان قلب از راه دور در سه سال گذشته دقیقاً میدانستیم که در چه لحظهای حضرت امام چه میکنند.
ریز برنامه شبانه روزی حضرت امام با تغییرات جزئی بقرار زیر بود:
1 - در حدود نیم ساعت قبل از اذان صبح از خواب بلند میشدند (با ساعت شماتهای کوچک) بعد از ساختن وضو و ادای نماز شب و دعا و نماز صبح اول وقت، مجدداً به خواب میرفتند.
در حدود ساعت 6 و 30 دقیقه صبح بدون زنگ ساعت از خواب بلند می شدند و بعد از صرف صبحانه در حدود 20 تا 30 دقیقه پیادهروی می کردند. در این اوقات معمولاً به بعضی رادیوهای داخلی و خارجی نیز گوش می دادند.
رأس ساعت 8 صبح به اتاق محقر و دوست داشتنی و ساده خود برای معاینه پزشکی و شنیدن گزارشهای مسئولین دفتر تشریف میآوردند. قرار بر این بود که رأس ساعت 8 صبح پزشکی که در طول 24 ساعت گذشته کشیک بود، همراه یک یا دو نفر دیگر از تیم پزشکی بخدمت حضرت امام رسیده و بعد از دست بوسی و جویای وضع حال عمومی حضرت امام عزیز فشار خون ایشان گرفته شود.
اگر مسئله پزشکی یا موضوعی از نظر حال عمومی و تجویز داروها مطرح نبود تیم پزشکی از اتاق خارج میشد.
گزارشهای مربوط به مسائل فقهی - مالی، ... توسط برادران ارجمند حجج اسلام حسن صانعی، رسولی، توسلی، رحیمیان و در موارد استثنایی برادران دیگر به ایشان داده میشد.
معمولاً چند ملاقات خصوصی شامل مسئولین بالای اجرایی مملکت یا فقها یا شخصیتها انجام میشد.
سپس حضرت امام عزیز به بالکنی محقر در حیاط کوچک پشت حسینیه
جماران تشریف میآوردند و هر روز با تعداد زیادی از مردم کوچه و بازار، ضعیف و غنی، کوچک و بزرگ، خرد و کلان ملاقات میکردند.
گاه خواهر و یا برادری پاسدار میوه زندگی و نور چشمی تازه متولد شده خود را به حضور حضرت امام میآورد و حضرت امام با کشیدن دست به سروصورت نوزاد به او محبت میکردند.
گاهی کودکان را بغل میکردند تا بتوانند دست حضرت امام را ببوسند. افرادی که برای اولین بار از نزدیک افتخار حضور حضرت امام را پیدا میکردند در حالیکه اشک شوق دیدار چشمان آنها حلقه زده بود به دستبوسی نایل میشدند و اکثراً در حالی که چشم به حضرت امام دوخته بودند در جای خود میخکوب شده و یارای حرکت نداشتند و با اصرار برادران و مسئولین انتظامات از صحن حیاط خارج میشدند.
گاهی طلاب علوم دینی برای عمامه گذاری با دست مبارک حضرت امام خدمت ایشان میرسیدند. حضرت امام بعد از دعا و آرزوی موفقیت، عمامه هر یک را جداگانه به سر آنها میگذاشتند و مورد محبت قرار میدادند.
آقایان مستقیماً، دست مبارک حضرت امام را میبوسیدند ولی حضرت امام با پوشاندن دست خود با پارچهای اجازه دستبوسی به خانمها میدادند.
گاهی در میان عاشقان دیدار امام افرادی بودند که نگاه عاشقانه آنها باعث بهت زدگی یا هیجان و گاهی سستی و سنکوب و در نهایت گریه با صدای بلند می شد.
بعد از ملاقاتهای خصوصی و دست بوسیها در مواردی که دندانهای حضرت امام احتیاج به تعمیر، ترمیم و یا تعویض بود گروه دندان پزشک چند دقیقه و یا چند ساعت در خدمت ایشان بودند.
بعد از ملاقاتهای خصوصی و دستبوسیها حضرت امام مدتی به مطالعه
اخبار و گزارشهای جهان و نامههای ارسالی توسط مردم کوچه و بازار و روحانیون، و مسئولین اجرایی میپرداختند.
در ملاقاتهای خصوصی و دستبوسیها گاهی محروم ترین و دور افتادهترین افراد افتخار حضور به خدمت حضرت امام را پیدا میکرد و از نزدیک حتی در چند جمله با مرجع تقلید و رهبر کبیر و قلب تپنده خود درد دل میکرد و مطالب خود را خدمت ایشان ابراز میکرد، گاهی نامه پیرزنی محروم و یا پیرمردی سالخورده و یا کودکی عاشق به دست مبارک حضرت امام میرسید و شخصاً مورد مطالعه قرار می دادند.
حضرت امام در حدود ساعت 9 صبح برای بار دوم در حدود 20 تا 30 دقیقه راه پیمائی میکردند (در فصل زمستان در داخل اطاق و در فصل بهار و پاییز و تابستان در فضای آزاد) در موقع پیاده روی معمولاً یا با تسبیح ذکر میگفتند و یا به رادیوهای مختلف جهان و یا به صحبتهای مجلس شورای اسلامی گوش می کردند.
بین ساعت 9 و 30 دقیقه تا 10 صبح اکثراً کمی میوه میل میکردند و مدتی با خانواده مأنوس بودند.
از سال 1365 به بعد یعنی بعد از مرگ ناگهانی به علت سکته قلبی در ساعت 10 صبح در حدود یک ساعت و نیم میخوابیدند. در حدود ساعت یازده و سی دقیقه تطهیر و با ساختن وضو تا اذان ظهر بقرائت قرآن میپرداختند. اگر به علت فوریت و ضرورت ایجاب میکرد سر زده و بدون وقت قبلی در مواقع تلاوت قرآن یا گفتن ذکر یا موقع دعا حضور مبارکشان برسم، با دیدن حقیر با مشخص کردن دانه تسبیح ذکر گفتن و یا با علامت گذاشتن خط تلاوت شده رو به حقیر میکردند و با تمام وجود متوجه عرایض حقیر میشدند و به هیچ وجه در حال ذکر گفتن و یا تلاوت قرآن اجازه صحبت نمیدادند.
(بارها دیدهایم که در حالیکه با شخصی صحبت میکنیم هم به صحبت ما گوش میدهد و هم مشغول ذکر گفتن و یا کار دیگریست و این برخلاف سلوک و روش و آداب اخلاق اسلامی امام است)
نماز ظهر را در اول ساعت شرعی میخواندند و بعد از مختصر دعا و ذکر برای صرف ناهار به اطاق خانم (همسر حضرت امام) تشریف میبردند.
حدود ساعت صرف ناهار معمولاً ساعت یک بعدازظهر بود. بعد از نهار به اطاق خود تشریف میآوردند و تا ساعت دو بعدازظهر به شستن دندانها و مطالعه می پرداختند و در رأس ساعت دو اخبار رادیو تهران را گوش میدادند و بعد تا حدود ساعت چهار میخوابیدند.
در پایان استراحت بعدازظهر شخصاً به آشپزخانه رفته، سماور را روشن و چای درست کرده و میریختند در این زمان معمولاً مدتی با خانواده مأنوس بودند. و سپس مدتی (30 - 20) دقیقه پیادهروی و مطالعه گزارشهای اخبار روز، روزنامهها و نوشتن پیامها، به جواب نامهها میپرداختند.
عصرها گاهی کمی میوه، خشکبار، میل میکردند.
در ساعت 8، 30 / 8 به اخبار توجه میکردند. بعد از اخبار گاهی به فیلمهای تلویزیون نگاه میکردند در حدود ساعت 10 شب در اطاق خود به اتفاق خانم (همسر حضرت امام) شام را صرف میکردند و داروهای ساعت 10 شب را میل و بعد از شام دندانها را شسسته و آماده خوابیدن میشدند.
در طول شب (از 5 / 10 - 10 شب تا 5 / 6 صبح) چندین بار برای رفتن به دستشویی یا مصرف دارو و برای خواندن نماز شب بیدار میشدند زمان بیداری برای نماز شب، ساعتی قبل از نماز صبح بوده است.